بررسی Silent Hill f
وقتی برای اولین بار در مورد Silent Hill f شنیدم و فهمیدم کونامی قصد ساخت یک سایلنت هیل جدید در دل ژاپن را دارد، واقعا متعجب شدم. در واقع باید بگویم حس دو گانهای نسبت به معرفی قسمت جدید یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین فرانچایزهای تاریخ ویدیو گیم داشتم. از یک طرف تغییر ستینگ بازی از آمریکا به ژاپن برایم عجیب بود اما از طرف دیگر، باید بگویم پتانسیل ترسی که این ستینگ تازه میتوانست به جهان سایلنت هیلها تزریق کند برایم جذابیت داشت. به هر حال، جنس ترس آمریکاییها با چیزی که مایلها آن طرفتر در کارهای مردمان سرزمین آفتاب دیده بودیم، متفاوت است. معمولا آمریکاییها طرفدار ژانر اسلشرند؛ سعی میکنند با خون و خونریزی بیش از حد، نمایش امعاء و احشاء و جامپ اسکیرهای پرتکرار قلب مخاطب را در کنترل خود بگیرند. اما ژاپنیها معمولا با روان مخاطبشان کار دارند، بذر ترس میکارند و آنقدر تعلیق در رشد آن به خرج میدهند تا مخاطب دلآشوبهای تمام نشدنی از چیزی که حتی توان توصیف آن را ندارد بگیرد. این جنس ترس چیزی بود که از ابتدا در تار و پود جهان سایلنت هیلها هم بود و حالا ستینگ جدید میتوانست جانی دوباره به آن دهد. شاید سایلنت هیل ۲ ریمیک یک قدم موثر برای بازگشت این فرانچایز به حساب میآمد، اما Silent Hill f میتوانست تبدیل به یک قدم رو به جلو برای این مجموعه باشد. اما آیا این اتفاق افتاده؟ باید بگویم هم آره و هم نه.
به صورت کلی Silent Hill f به اندازه سایلنت هیل ۲ ریمیک یک بازی کم نقص نیست. موقعی که پای تجربه بازی مینشینید، ایرادهای فاحشش در نهایت به چشمتان میآید اما از طرفی نقاط قوت بازی آنقدر زیادند که در نهایت روی خیلی ایرادات چشمتان را میبندید. همین موضوع در نهایت باعث میشود که بین مخاطبهای بازی یک دو دستگی ایجاد شود. یا مثل من تصمیم میگیرید که بازی را دوست داشته باشید و با ایراداتی که تعدادشان کم هم نیست کنار بیایید، یا آنقدر این ایرادات جلوی چشمتان را میگیرند که از یک جایی به بعد دیگر خوبیهای بازی را نمیبینید. پس بگذارید برایتان موضوع را بشکافم که قبل از خرید بازی بتوانید تصمیم بگیرید که Silent Hill f بازی شما هست یا نه.
تغییر ستینگ بازی و بردن سایلنت هیل مهآلود به دل ژاپن، تصمیم جسورانهای از سمت کونامی بود و شاید باورش برایتان سخت باشد وقتی بفهمید من چقدر این ستینگ را حتی از نسخه آمریکاییاش بیشتر دوست داشتم. محلههای تنگ و باریک ژاپن با آن فضاسازی مهآلود و سرد، تجربه اتمسفریک و غنی را رقم زده که واقعا توصیفش با کلمات ممکن نیست. بلکه باید خودتان بودن در آن هزارتویی که با خانههای قدیمی و چوبی احاطه شده را تجربه کنید تا بفهمید در مورد چه چیزی صحبت میکنم. از نظر فضاسازی میتوانم بگویم با یکی از بهترین سایلنت هیلهای تاریخ طرفیم که واقعا میتواند با طراحی عمیق و دقیقش، دلهره به جانتان بیندازد و قطعا کاری میکند که ستینگش را جدی بگیرید. این دنیای پیچیده و وهمآلود اما پر است از هیولاهای مختلف. هیولاهایی که از نظر طراحی امضای سایلنت هیلهای اورجینال را دارند و صرفا یک سری موجود ترسناک بیهویت نیستند. هر موجودی که شما در جهان Silent Hill f میبینید، در تناسب با داستان جذابی است که برای آن نوشته شده.
دشمنان بازی از نظر بصری قابل تفسیرند و وقتی به معنای وجودی آنها پی میبرید، داستان بازی رنگ و بوی تازهای برایتان پیدا میکند. در اصل پازل ماجراجویی قهرمان Silent Hill f وقتی تکمیل میشود که شما داستان هر یک از دشمنان بازی و دلیل حضورشان در این دنیای مهآلود را برای خودتان تحلیل کنید. این حجم از وسواس برای طراحی و جایگذاری درست یک سری موجود ترسناک در دل Silent Hill f، چیزی است که این روزها در کمتر بازی ترسناک روانشناسانهای میبینیم و یک امتیاز مهم برای اثر تازه کونامی به حساب میآید. اما جدای از بخش مفهومی، آیا این دشمنان در عمل هم نقششان را درست ایفا میکنند؟ باید بگویم نه. دشمنان بازی از نظر عملکرد در یک سطح کاملا معمولی قرار دارند. کلا دو سه مدل الگوی حرکتی دارند و معمولا قرار نیست زیاد سورپرایزتان کنند. برای مثال، مانکنهای سایلنت هیل ۲ ریمیک با اینکه از نظر طراحی دشمنانی ساده به نظر میرسیدند اما به هیچ عنوان قابل پیشبینی نبودند. همین عنصر غیر قابل پیشبینی بودنشان در نهایت باعث میشد شما تا آخرین لحظه بازی از آنها بترسید و از سورپرایزهایی که ممکن بود برایتان داشته باشند عذاب بکشید.
با این حال، تیم توسعه Silent Hill f از این ویژگی مهم بازی بلوبر درس نگرفتهاند و دشمنان بازیشان بعد از چند ساعت حرف جدیدی برای گفتن ندارند. این یعنی مبارزات بازی از یک جایی به بعد میتوانند تکراری شوند و همین موضوع کمی توی ذوق میزند. از طرفی اینکه سلاح گرم از بازی حذف شده و کل مبارزات به صورت تن به تن و با سلاحهای سرد دنبال میشود نیز مزید بر علت شده. مبارزات تن به تن جدی Silent Hill f باعث میشود از یک جایی به بعد حس کنید دست بالا را نسبت به تمام دشمنان دارید. اگر بخواهیم از نظر روایی به این موضوع نگاه کنیم، اورپاور بودن کاراکتر اصلی و دلیل خشونتی که نسبت دشمنانش نشان میدهد کاملا قابل توجیه است. اما اگر بحث روایت قصه را کنار بگذارید، تصمیم توسعهدهندگان Silent Hill f برای این موضوع، باعث شده تا از میزان ترسناک بودن دشمنان بازی تا حد زیادی کم شود. برای جبران این موضوع تیم سازنده صرفا سعی کرده تعداد دشمنان موجود را در محیطهای تنگ و باریک بازی افزایش دهد. این مسئله باعث به وجود آمدن مشکل دیگری شده. مکانیکهای مبارزات Silent Hill f مثل مابقی نسخههای این مجموعه یک کندی به خصوص دارد و افزایش تعداد دشمنان در محیطهای بسته باعث فرسایشی شدن بسیاری از مبارزات بازی میشود.
البته مثل نسخههای خوب سایلنت هیلها، قرار نیست که نقطه قوت Silent Hill f مبارزاتش باشد. Silent Hill f در دو مورد عملکرد خیرهکنندهای دارد: یکی پازلها و دیگری قصهگویی. اینکه پازلهای بازی ساده نیستند و مجبورمان میکنند برای حل کردنشان فسفر بسوزانیم را دوست دارم. در دورانی که معمولا روش حل معمای پازلها توسط خود بازیها لو میروند، Silent Hill f در برخی معماهایش کاری کرد که چند دقیقهای بشینم و برای پیدا کردن راه حل فکر کنم. این که بازی از ما میخواهد برای پیشروی در قصه و گیمپلی تلاش کنیم و مشتش را برایمان ساده باز نمیکند، یکی دیگر از امتیازات مهم Silent Hill f برایم به حساب میآید. شاید بازی در جریان مبارزاتش پاداش مفیدی برایمان نداشته باشد و از نظر بسیاری خود این موضوع یک ایراد مهم به حساب بیاید، اما در نقطه مقابل پازلها این قضیه را جبران میکنند.
در انتها اما چیزی که باعث شد من چشمم را روی اکثر ایرادات Silent Hill f ببندم و تصمیم بگیرم که ساخته جدید کونامی را دوست داشته باشم، قصه و روایت درست آن بود. کونامی در Silent Hill f روی موضوع حساسی دست گذاشته. خشونت خانگی علیه زنان موضوعی است که این روزها از حساسیت بالایی برخوردار است و برای جامعه جهانی به مسئله مهم و قابل بحثی تبدیل شده. اما کونامی در جریان روایت Silent Hill f پرداخت فوقالعاده زیبایی به این موضوع داشته و تکتک المانهایی که در تصویر و حتی موسیقیهای بازی دیده و شنیده میشوند در تکمیل این موضوع نقش داشتهاند. بازی از همه آنچه در اختیار داشته برای روایت موضوعی حساس استفاده کرده تا حرف مهمش را به درستی مخابره کند و در این مسیر به هدفی که میخواسته تمام و کمال رسیده. سری سایلنت هیل همیشه به خاطر داشتن داستانهایی پرمغز و روایتهای تاثیرگذار مورد تحسین قرار گرفته. اما اگر بگویم Silent Hill f از نظر قصه و روایت برایم جزو سه بازی برتر این مجموعه قرار دارد اغراق نکردهام.
برای جمعبندی باید بگویم Silent Hill f بازی بینقصی نیست؛ مثل تمامی سایلنت هیلها. اگر هیچ وقت در سایلنت هیلها مکانیکهای مبارزه پر جزئیات و کامل ندیدهایم، در اینجا هم نباید دنبالشان بگردید. اما اگر به دنبال آن چیزی هستید که سایلنت هیلها همیشه در ارائه آن استادانه عمل کردهاند، قطعا آن را در Silent Hill f هم پیدا میکنید. بازی جدید کونامی حسی را برای من زنده کرد که شاید اولین بار، موقع نشستن پای سایلنت هیل ۲ تجربهاش کرده بودم. بازی که لزوما از نظر گیمپلی بینقص نبود، اما تاثیری که رویم گذاشت تا همین الان هم همراهم مانده است. مطمئنم که تاثیر قصه و روایت Silent Hill f نیز همراه من و هر کس دیگری که آن را تجربه کند میماند.
امتیاز: ۸.۵ / ۱۰