دیدگاه‌های این مطلب 0

نقد و بررسی Split Fiction

چه می‌شود که روی یک بازی ویدیویی مثل Split Fiction از سمت گیمرها برچسب شاهکار زده می‌شود؟ معمولا آثاری با گرافیک خیره کننده، داستانی جذاب و گیم‌پلی‌ای درگیر کننده که نمرات بالایی هم از منتقدین می‌گیرند به چنین جایگاهی در بین گیمرها می‌رسند. اما عقیده من این است که برای چسباندن عبارت «شاهکار» به یک بازی ویدیویی باید به یک عنصر مهم دیگر هم توجه کرد؛ المانی به اسم خلاقیت. خلاقیت و پیاده‌سازی ایده‌های نو چیزی است که در بازی‌های امروزی کم‌تر به چشم می‌آید. معمولا به خاطر پروسه و هزینه ساخت سنگین بازی‌های AAA، معمولا ناشران و استودیوهای بازی‌سازی ریسک چندانی به جان نمی‌خرند و بیشتر سراغ ایده‌های جواب پس داده می‌روند.
در طی چند سال گذشته اما، جوزف فارس نشان داده که دنبال مدل جدیدی برای تعامل با مخاطب است و جواب یافته‌هایش را در نهایت در ساخت بازی‌های دو نفره پیدا کرده. نتیجه این موضوع اما ما را به اثری درخشان رساند به اسم It Takes Two؛ برنده جایزه بازی سال و یکی از مهم‌ترین آثاری که طی سال‌های گذشته منتشر شده. موفقیت It Takes Two باعث شد تا بازی جدید فارس یعنی Split Fiction هم در همان مسیر قدم بگذارد. البته خوشبختانه این جا هستم که بگویم Split Fiction صرفا تکرار آثار قبلی فارس نیست، بلکه قرار است قدم‌های بلندتری برای آثار او بردارد.
مثل هر اثر موفق دیگری، Split Fiction گرافیک هنری چشم‌نوازی دارد، از نظر گیم‌پلی و طراحی مراحل بسیار سرگرم کننده است و می‌تواند با داستانی گیرا، کشش خوبی برای نگه داشتن مخاطب تا آخرین لحظه نگه دارد. اما همانطور که گفتم این‌ها مسائلی نیستند که از نظرم Split Fiction را به یک شاهکار مثل It Takes Two تبدیل می‌کنند. نه، برعکس اکثر بازی‌های امروزی موفق، Split Fiction دارای یک عنصر تازه است که به تمام بخش‌هایی که نام بردم حس متفاوتی می‌بخشد. در گذشته قابلیت کوآپ در بازی‌ها یک مورد کاملا اختیاری بود. اگر فرصتی پیش می‌آمد و یک نفر را در کنارتان داشتید که پای آن بازی بشینید، لذت آن تجربه چند ساعته دو چندان می‌شد. از طرفی دو نفره بازی کردن این آثار، فرق خاصی با حالت تک نفره‌شان نداشت. در اصل هر فردی مسیر خودش را می‌رفت و روی تجربه بازیکن دیگر، تاثیر به خصوصی نداشت.
با این حال، آثار اخیر جوزف فارس اینگونه نیستند. نه تنها تجربه‌شان به صورت تک نفره ممکن نیست، بلکه همین تجربه دو نفره نه تنها روی ساختار کلی گیم‌پلی بلکه روی بخش قصه‌گویی و حتی بحث‌های فنی بازی هم تاثیر می‌گذارند. اینکه جوزف فارس و استودیو هیزلایت، یک عنصر خنثی و فرعی را آنقدر مهم جلوه داده‌اند که اگر آن را از تار و پود Split Fiction جدا کنید، همه ساختار بازی به هم بریزد، یک دستاورد مهم است و کم‌تر مثال آن را در بازی‌های امروزی می‌بینید. جالب اینکه نتیجه حاصل از این تصمیم به اثری سرگرم کننده و منحصر به فرد شکل داده که خارج از دنیاهای ساخته شده توسط جوزف فارس، نمی‌توانید مزه‌اش را حس کنید.
ما در Split Fiction کنترل دو نویسنده به نام‌های زویی و میو را به دست می‌گیریم. زویی برونگرا و عاشق نوشتن داستان‌های فانتزی است. در نقطه مقابل میو شخصیت درون‌گرایی دارد و علاقه زیادی به نوشتن داستان‌های اکشن پر زد و خرد دارد. این دو در دستگاهی که توانایی استخراج بهترین ایده‌های نویسندگان را دارند گیر می‌افتند و تلاقی دنیای متفاوت این دو با هم، به ساختاری کلی داستان Split Fiction شکل می‌دهند. بازی مدام ما را بین دنیاهای زویی و میو جا به جا می‌کند و هدفش واکاوی ذهن پریشان این دو و ایجاد یک دوستی محکم بین آن‌هاست. اما چطور به این هدف می‌رسد؟ پاسخش ساده است: به کمک گیم‌پلی. قصه در اسپلیت فیکشن صرفا توسط کات‌سین‌ها و دیالوگ‌ها روایت نمی‌شود. بلکه بخش اعظمی از بار این موضوع روی دوش گیم افتاده. بگذارید خیلی ساده برایتان بگویم.
هر باری که سر حل کردن یک پازل با هم‌بازیتان بحث کنید یا هر وقت بعد از شکست دادن یک باس‌فایت با هم پیروزیتان را جشن بگیرید، دارید قصه رابطه بین زویی و میو را زندگی می‌کنید. در اصل گیم‌پلی Split Fiction طوری طراحی شده که شما در چالش عاطفی که بین میو و زویی وجود دارد سهیم هستید، باید تفاوت‌هایی که بین‌تان وجود دارد را درک کنید و از طرفی با هم برای حل مشکلات اقدام کنید. این مسائلی که شما با آن‌ها درگیر هستید و با گرفتن کنترلر در دستتان سعی دارید راهی برای حل کردنشان پیدا کنید، دقیقا همان مشکلاتی هستند که میو و زویی در طول داستان Split Fiction با آن درگیرند. بازی به واسطه گیم‌پلی و سیستم قصه‌گویی فوق‌العاده‌اش کاری می‌کند که یک همبستگی جدی بین شما و کاراکتر تحت کنترلتان ایجاد شود و این مهم‌ترین عنصر Split Fiction است که از آن یک بازی شاهکار و لایق دریافت جایزه بازی سال می‌سازد.
اما حالا که از دلیل شاهکار بودن بازی برایتان گفتم، بگذارید از یک ویژگی دیگر Split Fiction هم حرف بزنیم که باعث می‌شود در انتها نمره بالایی از من بگیرد. طراحی مراحل و گیم‌پلی Split Fiction دو فاکتور خیلی مهم دارد. اول اینکه به هیچ وجه خودش را تکرار نمی‌کند و در طول ۲۰ ساعتی که پای تجربه‌اش نشستم حتی یک لحظه هم حس یکنواختی را تجربه نکردم. فاکتور دوم اینکه سازندگان از نهایت پتانسیل دنیاهای موازی ساخته شده توسط زویی و میو استفاده کرده‌اند تا در هر لحظه Split Fiction، طراحی مراحل متفاوتی را ببینیم.
علاوه بر این‌ها، از قدرتمند بودن طراحی ساید استوری‌ها که همان مراحل جانبی بازی به حساب می‌آیند هم نباید ساده بگذریم. چراکه بازی به واسطه کیفیت ساخت بالای این مراحل جانبی، کاری می‌کند که صرفا دنبال تمام کردن مراحل اصلی بازی نباشید و برای به دست آوردن یک تجربه متفاوت، دنبال پورتال این ساید استوری‌ها بگردید. این یعنی تجربه ساید استوری‌های بازی به واسطه خلاقیت به کار رفته در آن‌ها و قدرت سرگرم‌ کننده بودنشان به قدری ارزشمند است که هر از گاهی می‌توان بیخیال مراحل اصلی بازی شد و ساعت‌ها در آن‌ها غرق شد. این در حالی است که بسیاری از گیمرهای امروزی از کنار مراحل فرعی بازی‌های مختلف می‌گذرند و تجربه‌شان کلیشان از آن بازی هم چندان دچار مشکل نمی‌شود. اما تجربه نکرده مراحل فرعی Split Fiction رسما یک گناه کبیره است و باعث می‌شود کلی از جذاب‌ترین مراحل طراحی شده در بین بازی‌های سال ۲۰۲۵ را از دست بدهید.
به صورت کلی بازی Split Fiction یک تجربه مدرن، جذاب، دوست داشتنی و در عین حال منحصر به فرد است و حسی که از تجربه‌اش می‌گیرید را در کم‌تر اثر دیگری می‌توانید پیدا کنید. همه عناصر بازی در جای درستشان قرار دارند و بازی به لطف ساختاری کاملی که برایش طراحی شده تا آخرین لحظه می‌درخشد. Split Fiction جزو مهم‌ترین بازی‌های سال ۲۰۲۵ است و از نظر من در لیست بازی‌هایی قرار می‌گیرد که حتما باید قبل مرگ تجربه‌اش کنید.

امتیاز: ۱۰/۱۰

در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شاید دوست داشته باشید
3 دقیقه گذشته
دیدگاه‌های این مطلب 0
نقد و بررسی Split Fiction
۱۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه‌های این مطلب 0
تبلور بلوغ یک خدا | نقد و بررسی بازی God of War Ragnarok
تازه‌ترین ویدیو‌ها
۲۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه‌های این مطلب 0
خمیازه بکش و الکی بترس! | نقد و بررسی بازی The Callisto Protocol
ویترین ویترین
ویترین
ویدیو ویدیو
ویدیو
جستجو جستجو
جستجو