دیدگاه‌های این مطلب 0

داستان‌پردازی در بازی‌نامه | قسمت اول

نویسندگان بازی فرصت و چالش‏های کاملا متفاوتی با نویسندگان رمان و فیلم‌نامه دارند. با اینکه در نهایت اصول و پایه اصلی نوشتن روند داستان بیشتر داستان‌هایی که می‌خوانیم، می‌بینیم و یا بازی می‌کنیم مشابه است، در نوشتن بازی‌نامه (سناریو بازی) یک بازی داستان‌دار، نویسنده خود مخاطب را به عنوان یک شخصیت داستانی در نظر می‌گیرد. این حقیقت با اینکه چالش‌های بسیاری ایجاد می‌کند، می‌تواند بهترین فرصت برای نویسندگان بازی باشد. در مجموعه مقاله‌هایی که در اختیار بازی‌نامه‌نویسان عزیز قرار خواهم داد، سعی می‌کنم روش‌های داستان‌ و شخصیت پردازی در بازی‌نامه را توضیح دهم.

روند داستان

تمام داستان‌های خوب، چه رمان، چه بازی، چه فیلم‌نامه و چه کمیک و یا مانگا، علاوه بر یک ایده و درون‌مایه خوب (که همان «داستان» است)، روند داستان حرفه‌ای دارند. هنگامی که از روند داستان (پلات) سخن می‌گوییم، منظور چگونگی اتصال اتفاقات داستان به یکدیگر است. برای مثال اگر اتفاق جالب الف به اتفاق جالب ب به درستی متصل نشود، داستان ما روند مناسبی ندارد و صرفا یک سری اتفاقات جالب در کنار یکدیگر است. داشتن روند داستان خوب و روان به این معناست که تمامی اتفاقات به دلیل اتفاق دیگری در داستان رخ می‌دهند و یا نتایج یک تصمیم، حرف و یا دید اشخاص داستان و بخوصوص شخصیت اصلی داستان هستند. این روند را یک چرخه عمل و عکس‌العمل در نظر بگیرید که در آن هر عکس‌العمل تبدیل به عمل بعدی می‌شود.

مثلا بخشی از ابتدای داستان بازی «باران شدید» (Heavy Rain) را در نظر بگیرید که با یک سری انتخاب‌ از سوی بازیکن با این روند داستان پیش می‌رود:

 

عمل عکس‌العمل
ایتان، شاون را به پارک می‌برد. ایتان در پارک بیهوش می‌شود.
ایتان در پارک بیهوش می‌شود. ایتان وحشت زده به دنبال شاون می‌گردد.
ایتان وحشت زده به دنبال شاون می‌گردد. ایتان کیف شاون را می‌یابد و متوجه می‌شود او گم شده است.
ایتان کیف شاون را می‌یابد و متوجه می‌شود او گم شده است. ایتان به پلیس مراجعه می‌کند.
ایتان به پلیس مراجعه می‌کند. ایتان با مامورین صحبت می‌کند.
ایتان با مامورین صحبت می‌کند. ایتان متوجه می‌شود شاید ارتباطی بین گم شدن شاون و فعالیت قاتل اریگامی باشد.

 

از ابتدا تا انتهای یک داستان باید در این جدول جا داشته باشد، چه نکات کلی را قرار دهیم و چه اتفاقات و عمل‌های ریز داستان را در نظر بگیریم. مهم نیست تا چه حد نویسنده با روان مخاطب و زمان بازی کند، در نهایت نقاط عطف داستان (که در این مقاله‌ها توضیح خواهم داد) در جای خود قرار دارند. اگر به این روند ادامه دادیم و متوجه شدیم در روند سکسکه وجود دارد، یعنی حتی داستان‌های خوب هم گاهی از ایراد روند (یا «سوراخ روند داستان» Plot Hole) رنج می‌برند.

در بازی‌های با داستان انتخابی، بازیکن عمل و عکس‌العمل‌های متفاوتی را تجربه می‌کند. این به معناست که یک بازی انتخابی می‌تواند چندین خط داستانی و در نتیجه چندین روند داستان داشته باشد.

اگر می‌خواهید بدانید یک داستان روند مناسبی دارد یا نه، می‌توانید چنین جدولی درست کنید و ببینید آیا می‌توانید جدول را پُر کنید.

حالا سوال اینجاست که اگر به جای یک شخصیت اصلی، چندین شخصیت اصلی داشته باشیم (مثلا در همین بازی، و یا در بازی «نیر: اوتوماتا»)، تکلیف روند داستان چیست؟ تصمیمات و ماجرای کدامیک از شخصیت‌های اصلی روند داستان را تشکیل می‌دهد؟ عمل و عکس‌العمل کدامیک از شخصیت‌های اصلی را روند اصلی داستان در نظر بگیریم؟

برای پاسخ، باید تفاوت  شخصیت‌های در داستان‌ را بدانیم.

انواع اصلی شخصیت‌های داستانی

در فارسی معمولا «شخصیت قهرمان» به شخصیت اصلی داستان، و «شخصیت منفی» به شخصیت شرور اشاره دارد. اما در واقع، نقش شخصیت‌ها در داستان کمی پیچیده‌تر و گسترده‌تر است. همین تفاوت باعث می‌شود که وقتی به جای یک شخصیت اصلی، چند شخصیت اصلی داریم، درک روند داستان برای مخاطب و یا نوشتن آن برای نویسنده دشوار باشد. همچنین باعث می‌شود تفاوت شخصیت‌های منفی در داستان دیده نشود. بیایید قبل از هر چیز، واژه‌های انگلیسی نقش شخصیت‌های داستانی را بررسی کنیم.

وقتی از شخصیت قهرمان داستان سخن می‌گوییم، ممکن است منظور ما «شخصیت اصلی» یا Main Character باشد، ممکن است منظور ما «پروتاگونیست» یا Protagonist باشد، و یا ممکن است منظور ما «شخصیت قهرمان» و یا Hero باشد.

«شخصیت اصلی» یا Main Character یعنی مهم‌ترین شخصیت داستان. او یا می‌تواند موضوع اصلی داستان باشد، یا راوی داستان و زاویه دید آن و یا نقش پیش‌رونده داستان و در نهایت دوست (یا «شخصیت ب») و یا دشمن شخصیت‌های اصلی دیگر باشد. شخصیت و یا شخصیت‌های اصلی، داستان را پیش می‌برند و بدون او/آن‌ها روند داستان از هم می‌پاشد. وقتی از «پروتاگونیست» یا Protagonist سخن می‌گوییم، صرفا به این معنا نیست که او راوی و زاویه دید داستان است. بیشتر اوقات «پروتاگونیست» و «شخصیت اصلی» یکی هستند، اما گاهی آن‌ها فرق دارند.

مثلا در فیلم «رستگاری در شاوشنک»  (The Shawshank Redemption)رِد شخصیت اصلی داستان است ولی داستان اصلی راجع به رِد نیست: داستان اصلی از آن اَندی است که به اشتباه به زندان افتاده است. در انیمه «طنین وحشت» (Zankyou No Terror) شخصیت اصلی و راوی داستان لیزا است، اما پروتاگونیست‌های داستان دوازده و نُه هستند. در بازی «نیر: اوتوماتا» (Nier: Automata) با پایان‌ها و روند‌های گوناگون، نقش دو شخصیت اصلی و یک پروتاگونیست بین شخصیت‌های تو-بی، ناین-اِس و اِی-تو جابجا می‌شود. اما در نهایت اگر کل داستان (پنج خط داستانی و پنج پایان اصلی) را در نظر بگیریم، دو شخصیت تو-بی و اِی-تو شخصیت‌های اصلی هستند، اما پروتاگونیست اصلی «نیر: اوتوماتا» ناین-اِس است (در توضیح روند داستان چگونگی اینگونه پردازش چند پایانی را توضیح خواهم داد.) در «زندگی عجیب است» (Life Is Strange)، کلوی شخصیت بسیار مهمی است، اما پروتاگونیست ما مکس است.

پروتاگونیست، موضوع داستان شماست. اگر در مانگا و انیمه «کیمیاگر تمام فلزی» شخصیت‌ موستانگ اهمیت زیادی دارد، اما موضوع اصلی و پروتاگونیست‌های داستان اِدوارد و الفانس هستند. اگر در بازی «باران شدید» پلیس‌های ماجرا شخصیت‌های مهم و اصلی هستند، اما در نهایت موضوع اصلی ایتان است.

بنابراین شخصیت اصلی و پروتاگونیست می‌توانند یکی باشند، اما در بسیاری از داستان‌ها با یکدیگر تفاوت دارند.

در کنار این‌ها «شخصیت قهرمان» و یا Hero را داریم. پروتاگونیست داستان شما می‌تواند یک «شخصیت قهرمان» باشد. در ادبیات، «قهرمان» شخصیتی است که مشخصات یک انسان ایده‌آل را دارد: او شجاع و بافضیلت است، فداکار و مصمم است، وفادار است و خود را وقف دیگران می‌کند، عاقل است و از مسئولیت‌پذیری ترسی ندارد، و در نهایت بااحساس، صادق و خوددار است. شخصیت‌های قهرمان می‌توانند (و باید!) ایرادهایی داشته باشند، اما در نهایت انسان‌های خوبی هستند و از بقیه والاترند.

اما شخصیتی مانند دِدپول چگونه می‌تواند «قهرمان» باشد؟

اینجاست که حرف از «شخصیت ضد قهرمان» زده می‌شود: شخصیت پروتاگونیست که بین قهرمان و شخصیت منفی قرار می‌گیرد. ضد قهرمان‌ها بسیاری از ویژگی‌های یک قهرمان را ندارند. برای ویژگی‌های قهرمانان ارزشی قائل نیستند و حتی اگر به آن‌ها احترام بگذارند، با روش‌های آن‌ها مخالفند و معمولا عمل و عکس‌العمل‌های تندتری دارند که بیشتر به راه و روش شخصیت‌های منفی نزدیک است. ولورین و پدرخوانده در فیلم، مکس پِین (Max Payne)، دانته (Devil May Cry)، کریتوس (God Of War) و جان مارستون (Red Dead Redemption) از جمله ضدقهرمان‌ها در بازی هستند.

فراموش نکنید ضدقهرمان‌ها در مرز باریک بین خیر و شر قدم می‌زنند. آن‌ها اعمال به اصطلاح «قهرمانانه» را به روش‌های گاهی شرورانه انجام می‌دهند، و معمولا قوانین خاص خود را دارند. این قوانین آن‌ها را از شخصیت‌های‌ منفی داستان متمایز می‌کند. مثلا لئون فیلم «حرفه‌ای» هیچ‌وقت ” زن و بچه” را نمی‌کشد. پدرخوانده علاقه‌ای به مواد مخدر ندارد و هرگاه جان کسی را می‌گیرد، دستور می‌دهد به خانواده آن شخص خانه و کار و پول داده شود. این اعمال ضدقهرمان‌ها را از «پروتاگونیست‌های شرور» متمایز می‌کند.

«شخصیت‌ منفی» داستان ممکن است «شخصیت شرور» یا Villain باشد، ممکن است صرفا «شخصیت منفی» یا Antagonist باشد، و ممکن است «پروتاگونیست شرور» یا Villain Protagonist باشد.

مانند شخصیت قهرمان که ویژگی‌های خود را دارد، «شخصیت شرور» یا Villain نیز ویژگی‌های خود را دارد. او اعمال و اهداف غیرانسانی دارد و اخلاقیات برای او معنایی ندارند. حتی اگر شخصیت شرور شما خاکستری باشد (که باید باشد!) و یا برای او دلسوزی کنیم، در نهایت اهداف و اعمال او شرورانه و ضد انسانی است. بیشتر اوقات تنها دلیلی که شخصیت شرور در مقابل شخصیت قهرمان قرار می‌گیرد، تضاد اهداف این دو است. شخصیت شرور ممکن است حتی از وجود قهرمان داستان خبر نداشته باشد، اما قهرمان داستان در مقابل او قرار می‌گیرد.

وقتی از «پروتاگونیست شرور» یا Villain Protagonist سخن می‌گوییم، شخصیت‌های شروری هستند که مرکز توجه داستان هستند و یا داستان را روایت می‌کنند. پروتاگونیست شرور مانند ضدقهرمان‌ها اعمال قهرمانانه انجام نمی‌دهند؛ آن‌ها اهداف شرورانه دارند، اما داستان راجع به آن‌هاست.

از طرفی «شخصیت منفی»، آنتاگونیست یا Antagonist از اهداف پروتاگونیست خبر دارد: ممکن است او اصلا “شر” نباشد و صرفا برای این شخصیت منفی حساب می‌شود که از رسیدن پروتاگونیست به اهداف خود جلوگیری می‌کند و یا در مقابل او می‌ایستد. در یک داستان ممکن است چند شخصیت منفی داشته باشیم.

در میان شخصیت‌های اصلی و یا فرعی/دوم داستان، «شخصیت ب» نیز نقش مهمی دارد. او به پروتاگونیست کمک می کند تا با اتفاقات جدیدی که در در داستان برای پروتاگونیست پیش می‌آید کنار بیاید. «شخصیت ب» ممکن است از ابتدا دوست پروتاگونیست نباشد، اما حتی اگر در نمیه اول داستان به او بی‌توجهی شود و یا او در جبهه مخالف پروتاگونیست باشد، در نیمه دوم داستان «شخصیت ب» نقش «صدای عقل» و حمایت روانی و احساسی پروتاگونیست را بر عهده دارد. معمولا پروتاگونیست‌هایی که «شخصیت ب» ندارند و  یا به «شخصیت ب» توجهی نمی‌‌کنند، روند «سقوط» دارند: یعنی شخصیت آن‌ها به جای پیشرفت، به سمت تاریکی، ناامیدی و حتی شرارت می‌رود. «شخصیت ب» می‌تواند یک شخصیت اصلی باشد و یا می‌تواند تنها یک شخصیت مهم باشد.

ایده و پایه روند داستان

وقتی می‌خواهیم داستان خود را پلات‌بندی کنیم، یعنی روند آن را بنویسیم، پروتاگونیست را اسکلت داستان در نظر می‌گیریم و بقیه شخصیت‌های مهم داستان را مثل ماهیچه و رگ به آن‌ اضافه می‌کنیم. پس شخصیت‌های خود را کشف کنید و تنها به یک ایده جذاب اتفاق مهم و یا دنیای جالب در داستان بسنده نکنید. در نوشتن بازی‌نامه، توجه به دنیای داستان و اتفاقات بیرونی اهمیت بسیاری دارد، اما پایه اصلی داستان شما، شخصیت‌هایی هستند که بازیکن یا خود را در نقش آن‌ها می‌بیند و یا حس دوستی و اهمیت نسبت به آن‌ها پیدا می‌کند. اگر داستانی تنها دنیای جذاب داشته باشد و بازیکن چه در نقش یک شخصیت و چه به عنوان تصمیم‌گیرنده برای شخصیت پروتاگونیست، هیچ وابستگی به هیچ‌کدام از شخصیت‌های شما پیدا نکند، شاید از پتانسیل واقعی خود به‌عنوان یک بازی‌نامه‌نویس استفاده نکرده باشید. ناگفته نماند روند داستان بیشتر برای بازی‌هایی استفاده می‌شود که داستان دارند و اصل آن‌ها با داستان پیش می‌رود.

وقتی پایه داستان را کشف کردیم، اتفاقات اصلی داستان را می‌نویسیم تا آن‌ها را به یکدیگر وصل کنیم. در مقاله بعدی روند داستان درصدی ویژه بازی‌نامه‌نویسی توضیح داده می‌شود، برای همین تا قسمت بعدی سعی کنید هر اتفاق مهمی در داستان دارید، بنویسید و آماده باشید برای مرحله بعدی نوشتن بازی‌نامه خود!

نویسنده: عاطفه بهسام

در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شاید دوست داشته باشید
۰۴ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه‌های این مطلب 0
بازی‌سازی فارغ از جنسیت!
۰۴ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه‌های این مطلب 0
مدیریت آشوب | آشنایی با یکی از تازه‌ترین موقعیت‌های شغلی در استودیو‌های بازی‌سازی
تازه‌ترین ویدیو‌ها
۰۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه‌های این مطلب 0
داستان در بازی‌های ویدیویی
ویترین ویترین
ویترین
ویدیو ویدیو
ویدیو
جستجو جستجو
جستجو