دیدگاه‌های این مطلب 0

مصاعب طراح بازی شدن: کارآگاه گجت یا کوزت؟

بازی‌سازی
مجله بازینامه ۱۶ شهریور ۱۴۰۱

انسان‌های زیادی در دنیا هستند که درباره‌ی اینکه طراح بازی کیست، چیست و چکار می‌کند هیچ ایده‌ای ندارند. البته نه تنها به این ندانستن واقف هستند بلکه تلاشی  هم درجهت فهمیدن این موضوع نمی‌کنند و از نظرشان این روند کاملا منطقی است! انسان‌های زیادی هم وجود دارند که کاملا در جریان هستند که طراح بازی کیست و چیست و چه کاری می‌کند. انواع آن را با شرح شغلی و وظایف و مهارت‌ها و میزان حقوق و مزایا می‌شناسند که خب این هم به نوعی منطقی است!

چیزی که منطقی نیست این است که آدم‌های کمی در دنیا وجود دارند که تصور می‌کنند می‌دانند طراح بازی کیست اما تصورشان تصور درستی نیست. این تصور اشتباه تا زمانی که قصد این را نداشته باشند که این حرفه را به عنوان شغل و مسیر آینده انتخاب کنند و یا کسی را  با این عنوان استخدام کنند آنقدر مهم و تاثیرگذار نیست ولی اگر احتمال اتفاق افتادن یکی از این سناریوها باشد دانستن یک حداقل‌هایی از انوع طراح‌های بازی، شرح وظایف‌شان و مهارت‌هایی که باید بدانند، دیگر نه تنها مفید نیست،‌ بلکه ضروری است! این متن در واقع قصد دارد به آنکس که نداند و بداند که نداند، کمک کوچکی کند که لنگان خرک خویش به مقصد برساند!

طراح بازی یا همان گیم دیزاینر یک عنوان بسیار بسیار کلی است و زیر شاخه‌های متنوع و فراوانی را در بر می‌گیرد. هر تیم معمولا بسته به نیاز و شرایط و محصولی که تولید می‌کند، تعریف و دید متفاوتی نسبت به طراح بازی دارد. از میان این تعریف‌ها و زوایای دید دو دیدگاه غلوآمیزتر و اشتباه‌تر از سایر دیدگاه‌ها است.

یکی از دیدگاه‌های اشتباه رایج این است که اعضا به فردی که نه هنرمند محسوب می‌شود و نه توسعه‌دهنده، طراح بازی می‌گویند که کارش نادیده گرفته شدن توسط باقی اعضای تیم است!

دیدگاه رایج اشتباه دیگر که البته از دیدگاه قبلی کمی درست‌تر محسوب می‌شود، این است که از طراح بازی انتظار دارند که شبیه کارآگاه گجت که همه‌ی ابزارها را داشت، هم برنامه‌نویسی بداند، هم نقاشی کند و هم انیمیت انجام دهد. به جز این‌ها با Data هم سر و کله بزند، داستان‌نویس خوبی باشد، تمام بازی‌های جهان را در حد بی‌ربط‌ترین npcها بشناسد، فوت و فن‌های سوشال نتورک را بلد باشد و نهایتا قهوه‌های خوبی درست کند!

البته دانستن همه‌ی این موارد برای یک طراح لازم و مفید و گاهی الزامی است. اما اگر بخواهیم واقع‌بینانه به موضوع نگاه کنیم و استثنائات را در نظر نگیریم یک انسان با زمان، ظرفیت و استعداد محدود نمی‌تواند در همه‌ی این موارد بهترین باشد. وانگهی حتی اگر بتواند در همه این موارد بهترین باشد، انتخاب اینکه در چه زمانی کدامیک از مهارت‌هایش اهمیت بیشتری دارد در سرنوشت و موفقیت خود فرد، تیم و نهایتا محصول تاثیر بزرگی دارد!

من در زمان آغاز فعالیتم، در مورد اینکه چطور می‌شود طراح بازی شد مطالعه می‌کردم. جایی در همین مطالعات، مطلبی خواندم با این مضمون که کلمه طراح بازی را در گوگل جستجو کنید و بیست صفحه اول را بخوانید. به نظرم خیلی روش جالبی بود. با خودم فکر کردم که حتما این کار را انجام می‌دهم. البته به دلیل کمبود وقت هیچ‌وقت این ایده اجرایی نشد. اما هنوز هم فکر می‌کنم برای طراح بازی شدن ۲۰ صفحه اول جستجوی گوگل در مورد هر کدام از کلمه‌های بازی، طراحی، برنامه‌نویسی، ریاضی، آمار، روانشناسی، داستان، اسطوره و… می‌تواند به شدت مفید باشد.

ولی از همه‌ی این‌ها که بگذریم، یک طراح بازی پیش از هر مهارتی، نیاز به مهارت ارتباط موثر دارد. البته که ارتباط موثر جزو توانایی‌های مفید در هر شغلی محسوب می‌شود اما برای طراح بازی شاید بتوان گفت ارتباط خوب برقرار کردن حیاتی‌ترین مهارت است. این ارتباط موثر به معنی ارتباط خوب کلامی با اعضای تیم است. اعضایی که هرکدام از دنیاهای کاملا متفاوت کنار شما آمده‌اند. گاه با ذهنیتی بسیار منطقی و ریاضی و گاه با روحیاتی لطیف و هنری. باید بتوانید با هر فرد بسته به خصوصیات، وظایف و البته مهارت‌هایش طوری ارتباط برقرار کنید تا به یک گفتمان و زبان مشترک برسید. زبان مشترکی که برای هرکدام از اعضا باید منحصربه‌فرد باشد تا بتوانید ایده‌هایتان را در کوتاه‌ترین زمان همان‌طور (یا حداقل در نزدیک‌ترین حالت به آنچه) که در ذهنتان است، تحویل بگیرید.

بعد از توانایی ارتباط موثر و مفید که بین تمام طراح‌های بازی مشترک، مهم و تاثیرگذار است، کم و زیاد بودن نیاز به بقیه دانش‌ها و توانایی‌ها بسته به تیم و محصول و پروژه متغیر است. البته این را بگویم که این نظر حاصل تجربه‌ی شخصی من است و ممکن است مخالفانی هم داشته باشد. قطعا توانایی‌های مورد نیاز برای یک طراح فنی با یک طراح محتوا، و یا طراح f2p با یک طراح مرحله بسیار متفاوت خواهد بود.

بهترین کاری که قبل از شروع مسیر برای طراح بازی شدن می‌توان کرد این است که سمت و سوی علاقه شخصی خود را پیدا کنید. آیا به بازی‌های روایتگر علاقه‌مندید یا بازی‌های نقش‌آفرینی؟ بازی‌های کژوال و هایپرکژوال برایتان جذاب‌تر هستند یا بازی‌های f2p؟ و ده‌ها دسته‌بندی و زیرشاخه‌های متعدد بازی‌سازی را بررسی کنید، علاقه‌ی خود را پیدا کنید و در آن زمینه‌ی مخصوص شروع به یادگیری کنید. بهترین راه کسب مهارت در این زمینه قرار گرفتن در تیم‌های مختلف و پروژه‌های مختلف به صورت کارآموز است که به عقیده‌ی من یکی از بهترین لطف‌هایی است که یک طراح بازی می‌تواند در حق خودش کند و تمرکز و انرژی قابل توجهی را برای خودش ذخیره نگه دارد. تمرکز و انرژی‌ای که می‌تواند برای پیش بردن موضوعی که بیشترین کاربرد را برایش دارد صرف کند.

به خاطر داشته باشید، مسیر طراح بازی شدن، پر از پیچ و خم و راه‌های فرعی است. اما راه اصلی به جز با طی کردن همه‌ی این مسیرها نمایان نمی‌شود. پس از اشتباه کردن نترسید. شاید گاهی نیاز باشد چیزی که از نتیجه‌ی آن مطمئن نیستید را امتحان کنید. شاید گاهی نیاز باشد مسر طولانی‌ای را به عقب برگردید و حتی شاید گاهی حس کنید اصلا از ابتدا مسیر درستی را طی نکردید. رسیدن و پیدا کردن مسیر درست نیازمند شجاعت برای پذیرفتن تمام این تصمیمات است. شجاع باشید!

نویسنده: شهره اسماعیلی

در بحث شرکت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شاید دوست داشته باشید
۰۴ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه‌های این مطلب 0
بازی‌سازی فارغ از جنسیت!
۰۴ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه‌های این مطلب 0
مدیریت آشوب | آشنایی با یکی از تازه‌ترین موقعیت‌های شغلی در استودیو‌های بازی‌سازی
تازه‌ترین ویدیو‌ها
۰۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه‌های این مطلب 0
داستان در بازی‌های ویدیویی
ویترین ویترین
ویترین
ویدیو ویدیو
ویدیو
جستجو جستجو
جستجو