یک فرهنگ عالی منجر به یک صنعت بازی بزرگ شده است | مصاحبه اختصاصی بازینامه با پاسکال لوبان
خودت رو میتونی معرفی کنی پاسکال، در گذشته چه کردی و الان چه میکنی؟
خب ۲۵ سال قبل حرفهام را عوض کردم و وارد صنعت بازیهای ویدئویی شدم. قبل از آن بازاریابی برای شرکتهای شناخته شدهای مثل پاناسونیک میکردم، که هیچ ربطی به بازی نداشت، ولی من همیشه یک گیمر بودم و بازی میکردم.
حدود ۲۵ سال قبل بازیها دارای محتویات زیادی شدند. آن وقت بود که با خودم گفتم باید به رویایم تحقق بخشم، یعنی ساختن بازیهای ماجراجویی. شروع به کار روی یک پروژه شخصی با چندتا از دوستانم کردم. حدود یک سال روی این پروژه کار کردیم و آن را به ناشرین ارائه دادیم، آنها گفتند بازی خوبی دارید اما گران است. بازی پیچیدهای بود، به این سبک بازیها Full motion video میگویند که تصویرهای فیلم گرفته شده هستند. بازی اکشن-ماجراجویی بود، تم بازی کمی سایبر پانک بود، سناریوی بازی جالب بود اما ساختن گیمپلی بازی گران در میآمد. خوب دوستانم کنار کشیدند، من هم دو راه داشتم، یا باید بیخیال میشدم یا ادامه میدادم، ولی چون دیوانهی بازی بودم تصمیم به ترک کردن کارم کردم و ریسک کردم، و به خودم یک سال زمان دادم تا زندگی کردن با چیزی که عاشقش هستم را امتحان کنم. سپس یک پروژه جدید را استارت زدم و آن را به استدیوها و ناشرها معرفی کردم و این دفعه یکی از ناشرین به آن علاقه نشان داد، اینگونه بود که من وارد دنیای بازی شدم و از آن موقع هیچوقت متوقف نکردم ولی من همیشه به صورت فریلنس کار میکردم. تصمیمی است که خودم گرفتم چون دوست داشتم مستقل باشم.
دانشگاه را کجا بودی و چه خوندی؟
خوب من درسم را در آمریکا خواندم، لیسانسم را در شهر بولدر در ایالت کلرادو، در رشتهی اقتصاد گرفتم، و پس از آن MBA ام را در واشنگتن گرفتم.
پس به همین خاطر هست که به انگلیسی مسلطی؟ چون فرانسوی ها با انگلیسی مشکل دارند.
آره قبول دارم که فرانسویها خیلی در انگلیسی خوب نیستند و آره شاید به همین خاطر هست، به هر حال من هم فراموش کردم.
چی شد که برای اولین بار به ایران رفتی؟
آمدنم به ایران داستان جالبی دارد. چندین سال قبل به صورت اتفاقی در اینترنت کشف کردم که در ایران استدیوهای بازی هست، دیدم که پروژههای جالب و جذابی دارند. این قضیه مربوط به ۵، ۶ سال قبل است و همانجا تمام شد. تا اینکه حدود چهار سال قبل به طور اتفاقی در پاریس گیمز ویک یا گیم کانکشن بود که غرفهی بنیاد را دیدم. در آن زمان در کنار کارم مستر کلاس و دورههای حرفهای گیم دیزاین برگزار میکردم. با بنیادیها ملاقات کردم و به آنها پیشنهاد کلاسم را دادم و آنها خیلی سریع پذیرفتن و من را به ایران دعوت کردند. فکر میکنم این به سال ۲۰۱۵ برمیگردد. همان سال که برجام بین ایران و آن ۶ کشور امضا شده بود، در واقع رفتن من به ایران قبل از قرارداد برجام بود و به من گفتند که من جزو اولین بازیسازهای اروپایی هستم که به آنجا میروم.
چه کارهایی کردی در ایران؟
کارهای زیادی کردم، سال اول یک مستر کلاس برگزار کردم، مشاوره به استدیوها دادم، یک سری کارگاه اختصاصی در انستیتو بازیسازی ارائه دادم، یک هفتهای تقریبا شد. سپس دو سال بعدش بنیاد من را برای اولین دورهی TGC دعوت کرد و کنفراس و مستر کلاس ارائه دادم و این دفعه هم یک هفته آنجا بودم.
فقط تهران را بازدید کردی؟
نه، من اصفهان را هم دیدم که بینظیر بود، آرزوم هست که پرسپولیس (تختجمشید) را ببینم. برای TGC امسال خودم را ثبت نام کردم اما کنسل شد، ولی هرموقع که دوباره به ایران بروم حتما به پرسپولیس خواهم رفت، چون تاریخ را دوست دارم و پارسها در کنار رومیها و یونانیها و مصریها تاریخ تمدن را تشکیل میدهند.
تصورت از ایران قبل از اینکه بیای چی بود؟
خوب من قبل از سفر اولم به ایران کمی تحقیق کردم. در واقع در سایت وزارت امور خارجه فرانسه یک قسمت وجود دارد که راجع به همهی کشورها توضیح داده شده و من به آن مراجعه کردم، و به صورت کلی نکات مثبتی راجع به ایران نوشته شده بود که به من اطمینان خاطر داد. من زیاد مسافرت میروم، و در کشورهای زیادی بودم، ولی ایران فرق داشت، صنعت بازی ایران نسبت به کشورهای حاشیه [خلیج فارس] خیلی پیشرفتهتر است. در امارات و کویت هم بودم اما هیچچیزی آنجا نیست، با اینکه کشورهای ثروتمندی هستند، استدیوهای خیلی کمی آنجا وجود دارد و دولتشان هم هیچ تلاشی نمیکند. و متوجه این شدم که ایران، صنعت پخته شده و غنی دارد، استدیوهای زیاد، ناشرهای مختلف، یک مدرسه بازیسازی و رسانهها باعث این اتفاق شدند و همچنین دولت حمایت میکند. هرچند فکر میکنم که هنوز هم جای پیشرفت و کار زیادی دارد. در ایران استعدادهای زیادی هست، مردم پیشرفته هستند و اتفاقهایی که در جاهای دیگر دنیا میافتد را دنبال میکنند و سعی میکنند از آنها الهام بگیرند. چیزی که برایم خیلی جالب بود این بود که دیدم ایرانیها استورهای بازی خودشان را ساختند، باور نکردنی بود، خیلی هم خوب جواب داده، فکر میکنم دلیلش این است که ارتباطات اقتصادی به دلیل تحریمها قطع شدهاند.
با چه استدیوهای ایرانی کار کردی؟
به استدیوهای زیادی مشاوره دادم که فکر کنم معروفترین آنها استدیوی مدریک بود. البته با مدریک از راه دور کار کردم ولی کلا ریختن پول از ایران به حساب های خارجی خیلی سخت است، به همین خاطر بعضی از استدیو ها نتوانستند با من همکاری کنند.
به نظرت چه کارهایی باید کرد برای پیشرفت صنعت بازی در ایران؟
به نظر من اول از هرچیزی مدرسههای بازی خیلی مهماند. ایران یک کشور پهناور است و یک مدرسه کافی نیست، بیشتر از اینها لازم است و این یک سرمایهگذاری بلند مدت است. دومین چیز به نظرم این است که باید آگاهی داشت از چیزهایی که در خارج میگذرد، اکثر منابع به انگلیسی هستند. به نظرم یا باید مقالههای مهم سایتهایی مثل Gamasutra به فارسی ترجمه شوند یا مردم را نسبت به مقالههای مهم چنین سایتهایی آگاه کنند. به جز این به نظرم باید کنفرانسهای زیادی از خارجیها در ایران گذاشته شود، به نظرم مخصوصا آوردن ناشرهای خارجی به ایران برای کنفرانسها خیلی کمک میکند، به نظرم باید همچنین فرصت به جوانهایی که میخواهند شرکت نوآفرین راهاندازی کنند، داده شود که شرکتهای بزرگتر را کشف کنند. همچنین ایران تمرکزش را روی بازیهای موبایل گذاشته،کار دیگری که باید کرد این است که باید روی دیگر پلتفرمها و مدلهای اقتصادی مختلف سرمایهگذاری کنند.
نظرت راجع به صنعت بازی در جهان به صورت کلی چیست؟
صنعت بازی خیلی بزرگ شده و در تمام دنیا بازی ساخته میشود. اولین اتفاقی که میافتد این است که بازارهای بیشتری پدیدار میشود، چین الان بزرگترین بازار جهانی را دارد، هند دارد جای خودش را پیدا میکند، به زودی آفریقا و آمریکای جنوبی اضافه میشوند. دومین چیز به نظرم توزیع و پخش بازی است که کمکم مردم دارند به سمت خریدن بازیهای دیجیتال تمایل پیدا میکنند تا خرید سیدیهای بازی و به زودی (حدود ده سال دیگر)، همهی بازیها Cloud gaming میشوند. روی کاغذ الان تکنولوژیاش وجود دارد اما زمان میبرد تا جا بیفتد. سومین چیز این است که هر چند سال یک بار چیز جدیدی در صنعت بازی به وجود میآید که همه چیز را عوض میکند. این چیز میتواند یک تکنولوژی جدید، یک مدل اقتصادی جدید یا یک ژانر جدید باشد که نمیشود آنها را پیشبینی کرد. باید به اینها توجه کرد و خود را با آنها تطبیق داد.
در ایران فستیوالی اختصاصی برای بازیها است که داورشان بازیسازها هستند، بهنظرت اگر منتقدها و رسانهها هم بتوانند داوری کنند بهتر نمیشود؟
صدرصد، باید ترکیبی از هر دو باشد چون بازیسازها یک دید تخصصی دارند، درست است که بازی از خیلی چیزها ساخته شده که فقط بازیسازها آنها را میتوانند ببینند، و آنها میتوانند تشخیص بدهند که یک بازی جشنواره از بازیای که همه میتوانند بسازند سطحش بالاتر است یا نه، اما این کافی نیست؛ چون منتقدین دیدی بین بازیسازها و بازیکنندهها دارند. بین آن دو هستند، به نظرم باید جفتش باشد چون اگر فقط بازیسازها داور باشند مردم شاید فکر کنند که بعضی بازیسازها به دوستانشان رای میدهند. مثلا میشود اول منتقدها بهترین بازیها را انتخاب کنند بعد بین بازیهای انتخاب شدهی منتقدین بازیسازها بازیهای نهایی را انتخاب کنند.
به عنوان آخرین سوال، اگر بخواهی صنعت بازی ایران را در یک جمله خلاصه کنی چه میگویی؟
میتوانم این جمله را بگویم: یک فرهنگ عالی منجر به یک صنعت بازی بزرگ شده است.
خبرنگار: ایمان بهبانینیا