تبلور بلوغ یک خدا | نقد و بررسی بازی God of War Ragnarok
نمایش غافلگیرکننده و غیر قابل انتظار ریبوت بازی God of War در کنفرانس E3 2016 سونی، با آن ارکستر حرفهای و اجرای خیرهکنندهشان بدون شک یکی از به یاد ماندنیترین لحظات در دوران گیمری خیلی از طرفداران پلیاستیشن و به ویژه هواداران دوآتیشه و قدیمی فرنچایز خدای جنگ بود. نزدیک به ۷ سالی میشد که از آخرین نسخهی به انتشار رسیده از سری خدای جنگ برای کنسول پلیاستیشن۳ میگذشت و آخرین بازی در این سری یعنی بازی God of War: Ascension نتوانسته بود آنطور که باید و شاید، موفقیت شاهکارهای پیشین خود را تکرار کند و خیلی از طرفداران با اختلاف بسیار زیادی از آن به عنوان بدترین نسخه در سری بازی خدای جنگ یاد میکنند. از آنجایی که بازی God of War: Ascension یک پیش درآمد داستانی برای نسخهی اول سری بازی خدای جنگ را روایت میکرد و در واقع یک اسپینآف در این فرنچایز بود، خیلی از طرفداران معتقد بودند که داستان کریتوس، شخصیت اصلی افسانهای سری بازی خدای جنگ در آخر بازی God of War 3 به پایان رسیده و سونی سانتا مونیکا احتمالا دیگر قصد احیای آن را ندارد.
با این وجود همچنان در گوشه و کنار صنعت بزرگ ویدیوگیم حرف و حدیثهای متعددی به گوش میرسید که نوید بازگشت دوبارهی کریتوس در قالب دنبالهای جدید برای سری بازی God of War را میدادند. در این بین اما مورد بسیار مهمی که همهی طرفدارها از آن بیخبر بودند، این بود کع استودیوی سونی سانتا مونیکا قصد دارد رنگ و لعاب جدیدی به پرطرفدارترین IP خودش بدهد و به قول معروف آن را کامل بکوبد و از نو بسازد. نمایشی که از نسخه ریبوت بازی God of War در E3 2016 به نمایش درآمد، یک بازی کاملا جدید را نشان میداد که در کمال جدید بودن و تازگی داشتنش، دیانای همیشگی سری بازی خدای جنگ را نیز به همراه داشت و هنوز میخواست تجربهای اکشن محور با پر زد و خوردترین گیمپلی ممکن در سبک هک اند اسلش را تقدیم طرفدارانش کند.
مروری بر سالهای اخیر و ریبوت سری بازی God of War
پرداختن به تغییر و تحولاتی که به لطف نسخه ریبوت بازی God of War در سری بازی خدای جنگ اعمال شدند، خود به یک پرونده مفصل و طویل احتیاج دارد که بتوانیم با فرصت کافی تمامی مکانیزمها و المانهای جدید در گیمپلی، طراحی مرحله و مهمتر از همه نحوه روایت داستان را در ریبوت بازی God of War در کنار طیف وسیعی از موارد جدید و انقلابی دیگر، به طور کامل بررسی کنیم. در این مطلب میخواهیم نه به نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War ، بلکه به دنبالهی شدیدا مورد انتظار آن یعنی بازی God of War Ragnarok بپردازیم. توضیحات و تعریف و تمجیدها از این بازی بسیار زیادند. پس در ادامه مطلب با ما همراه شوید تا به طور مفصل بازی God of War Ragnarok را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم که استودیوی سونی سانتا مونیکا چگونه توانسته – اگر نه بهترین – یکی از بهترین و خوشساختترین عناوین اکشن و ماجراجویی و هک اند اسلش تاریخ صنعت ویدیوگیم را خلق کند. بازیای که در تمامی زمینهها روی دست نسخهی قبلیاش که برنده جایزه بهترین بازی سال ۲۰۱۸ شده بود بلند شد و یک فصل طلایی دیگر را در کارنامه کاری پرافتخار استودیوی سونی سانتا مونیکا رقم زد.
زمانی که بازی God of War منتشر شد، کوری بارلوگ، کارگردان این پروژه دربارهی چشماندازی که نزد تیمش برای آیندهی این سری ترسیم کرده بود توضیح می داد و تایید کرده بود که این سری جدید ریبوت بازی God of War در واقع اولین نسخه از یک سهگانهی جدید است و این بدان معنا بود که حداقل دو دنبالهی دیگر برای این بازی در دست توسعه قرار گرفته است. پس از نابودی کامل قلمروی خدایان یونان در بلندای کوه المپوس و قتل عام تمامی خدایان توسط کریتوس، در پایان بسیار مرموز بازی God of War 3 مشاهده کردیم که ظاهرا کریتوس برای سومین بار در جریان ماجراجوییهایش در یونان، مرگ را تجربه و باری دیگر از دست آن میگریزد. سپس با رونمایی از ریبوت بازی God of War متوجه شدیم که سونی سانتا مونیکا تصمیم گرفته در نقطهی پایانی بازی God of War 3 روایت ماجراجویی کریتوس در قلمروی یونان را به پایان برساند و با منتقل کردن این شخصیت افسانهای پرطرفدار و محبوب به قلمروی باستانی اسکاندیناوی و بهرهگیری از پتانسیلهای بیحد و اندازهی اسطورههای نورس، فصل جدیدی را در زندگی کریتوس آغاز کند و همزمان، لایههای جدیدتر و عمیقتری از این شخصیت پیچیده و سرسخت را موشکافی کند. حالا بزرگترین چالشی که پیش روی کریتوس قرار گرفته، نه قدرتمندترین خدایان یونان و تایتانهایی به بلندای کوهها، بلکه پسربچهای به نام آترئوس است که فرزند کریتوس و همسر تازه فوت شدهاش فی است.
همهی نشانهها نوید دنبالهی راه کریتوس و آترئوس پس از بازی God of War را میدادند
اگر نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War را تجربه کرده و به پایان رسانده باشید، مشاهده کردهاید که چگونه کریتوس با دیدن جرقههایی از خشم و عصبانیت و غرور در وجود آترئوس، گویا گذشتهی خشن و خونین خودش را که تبدیل به یک ماشین کشتار افسار گسیخته شده بود به خاطر میآورد و چالش پیش رویش این بود که با راهنمایی درست و در اختیار قرار دادن آموزشهای کلیدی در اختیار آترئوس، از تبدیل شدن او به یک هیولای خشن و غیرقابل کنترل جلوگیری کند. ماجراجویی کریتوس و آترئوس در نسخه قبلی بازی God of War در راستای ادای دین به آخرین خواستهی مادر آترئوس/همسر کریتوس با پخش کردن خاکسترهای جسد سوختهاش از بلندای بلندترین قله در تمامی قلمروهای نورس که در قلمروی یوتنهایم واقع شده، فرصتی را مهیا کرد که کریتوس با ابعاد جدید و پیچیدهتری از شخصیت آترئوس آشنا شود و از طرفی هم پرده از پشینیهی تاریک کریتوس برداشته شود و آترئوس را با گذشتهی پنهان و فراموش شدهی پدرش آشنا کند. از طرفی دیگر نیز کشمکش کریتوس و آترئوس در مقابل بالدر و مادرش فریا و تلاش هر دو طرف برای جهتدهی به پیشگوییها به نفع خودشان، باعث وقوع آن اتفاق خونین در پایان نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War شد. اتفاقی که به خاطر جلوگیری از اسپویل شدن حوادث پایانی داستان نسخهی قبلی زیاد به جزئیاتش نمیپردازیم، اما باعث شد تمامی پیشگوییهایی که کریتوس در تلاش برای لغو کردن و تغییر دادنشان بود، کاملا طبق برنامه پیش بروند و آغاز زمستان فیمبل را رقم بزنند. زمستانی که به مدت سه سال ادامه مییابد و تمامی قلمروها را با چالشهای جدی روبهرو میکند و همچنین بخش وسیعی از این قلمروها به ویژه میدگارد را کاملا با برف سفیدپوش کند. سه زمستان متمادی بدون بهار و تابستانی در میانشان، که نهایتا بر اساس پیشگوییها، به اتفاقاتی ختم شد که خبر از قریبالوقوع بودن رویداد آخرالزمانی راگناروک میدادند. بدون شک از همان اولین باری که خبر جریان پیدا کردن دنبالههای جدید سری بازی God of War در قلمروی اسکاندیناوی و همراه با اسطورههای نورس بین طرفداران پخش شد، خیلی از هواداران این بازی به شکل ویژهای منتظر دنبالهای بودند که به نبرد بزرگ و آخرالزمانی راگناروک بپردازد. چه چیزی بهتر از ترکیب شگفتانگیز و دیوانهوار جنگجوی افسانهای و مخربی نظیر کریتوس با یکی از نابودکنندهترین رویدادهای اساطیری تاریخ افسانههای قدیمی، یعنی نبرد بزرگ راگناروک که پایان سلطهی خدایان اسیری بر قلمروهای نورس را رقم میزند و همچنین در پیشگوییها ذکر شده است که به نوعی پایان این جهان را رقم میزند و در جریان این نبرد آسیب گسترده و غیرقابل جبرانی به تمامی قلمروها وارد میشود.
با رونمایی استودیوی سونی سانتا مونیکا از بازی God of War Ragnarok پیشبینی طرفداران به واقعیت پیوست و به صورت رسمی باخبر شدیم که سازندگان بازی قرار است نبرد آخرالزمانی و نابودکنندهی راگناروک را در جدیدترین دنبالهی سری بازی خدای جنگ به تصویر بکشند و کریتوس و آترئوس را در مرکز حوادث آن قرار بدهند. همانطور که به آن اشاره کردیم، به گفته کوری بارلوگ، کارگردان نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War که به نوعی خالق اصلی این سری ریبوت محسوب میشود، سازندگان بازی در استودیوی سونی سانتا مونیکا قصد دارند یک سهگانه از این ریبوت جدید تولید کنند و به انتشار برسانند. با این وجود اما یک تغییر اساسی در برنامههای استودیوی سانتا مونیکا در قبال ریبوت جدید سری بازی God of War و همچنین خط داستانی جدید آن در قلمروی نورس ایجاد شد و سازندگان بازی تصمیم گرفتند که بازی God of War Ragnarok را به عنوان اختتامیهای برای ماجراجویی جدید کریتوس و آترئوس در اسکاندیناوی به انتشار برسانند. سازندگان بازی به جای روایت باقی ماندهی داستان این سری ریبوت تا نقطهی پایانی آن که با نبرد بزرگ و ویرانگر راگنارک منطبق میشود در قالب دو دنبالهی دیگر، تمامی این محتویات داستانی باقی مانده را در یک بازی به مراتب بزرگتر و وسیعتر گنجاندند. به طوری که به جرات میتوان گفت اگر نسخه اول ریبوت جدید بازی God of War که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، اولین نسخه از یک سهگانه باشد، بازی God of War Ragnarok دو نسخهی بعدی در این سهگانه را همزمان در خود جای داده و در واقع دو سوم از یک سهگانهی جذاب و نفسگیر به شمار میرود. از همین رو به وضوح میتوان مقیاس بسیار بزرگتر بازی God of War Ragnarok را نسبت به نسخهی قبلیاش مشاهده کرد. بازی God of War Ragnarok در تمامی زمینهها کاملتر، متنوعتر، وسیعتر و عمیقتر از نسخهی قبلی است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده بود. حالا به تمامی ۹ قلمروی موجود در جهان نورس دسترسی داریم و هر یک از قلمروها (همجنین قلمروهایی که پیش از این در بازی قبلی نیز مشاهده کرده بودیم) نیز با وسعت بسیار بیشتری در مقایسه با همین قلمروها در نسخهی قبلی در بازی God of War Ragnarok تعبیه شدهاند. قلمروهای ونهایم، آزگارد و همچنین سرزمین دورفها، از جمله قلمروهای جدیدی هستند که مراحل مختلف و کامل متفاوت از همدیگر را در خود جای دادهاند و هر کدام دهها ساعت سرگرمی خالص و جذاب را در اختیار بازیکن قرار میدهند. فعالیت جانبی و مراحل داستانی فرعی بازی God of War Ragnarok که در گوشه و کنار تمامی ۹ قلمروی موجود در بازی به صورت گسترده قرار گرفتهاند، به قدری جذاب و پرمحتوا در بازی تعبیه شدهاند که بازیکن را تشویق میکنند از مکانیزمهای سند باکس برای جابجایی بین قلمروهای مختلف استفاده کنند و گاهی با فاصله گرفتن از خط اصلی داستان بازی، به گشت و گذار در محیطهای بازی بپردازد و رمز و رازهای جدیدی را در گوشه و کنار قلمروها کشف کند. در مجموع میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که بازی God of War Ragnarok بیش از دو برابر نسخهی سال ۲۰۱۸ فعالیتهای جانبی و مراحل داستانی فرعی در خودی جای داده و از طرفی نیز تنوع بسیار بالا و مطلوب دشمنان در بازی و همچنین تجهیزات مختلفی که به مرور زمان امکانات و مهارتهای جدید را در اختیار شخصیت اصلی قرار میدهند، باعث شدهاند تا حتی یک فعالیت جانبی را نیز در بازی God of War Ragnarok از دست ندهید. یکی از موارد بسیار هیجانانگیز در رابطه با این بازی این است که حتی پس از ساعتهای بسیار طولانی که برای به پایان رساندن بخش اصلی داستانی صرف میکنید، همچنان فعالیتهای بسیار زیادی در قلمروهای مختلف وجود دارند که هر کدام بیشتر از مورد قبلی، پایانبندی بازی God of War Ragnarok را تکمیل میکنند. پس اگر هنوز بازی God of War Ragnarok را تجربه نکردهاید یا حداقل خط داستانی اصلی آن را به پایان نرساندهاید، حتما به خاطر داشته باشید که به پایان رسیدن ماموریت اصلی کریتوس و آترئوس در این بازی، به مثابهی به پایان رسیدن محتویات داستانی بازی نیست، بلکه همچنان ماجراجویی شما در جهان بازی God of War Ragnarok ادامه دارد و میتوانید مدت زمان بسیار بیشتری را حتی پس از به پایان رساندن بازی، همچنان با تجربهی محتواهای دست اول و جذاب، از این بازی خوشساخت و جهان زیبا و پرجزئاتش لذت ببرید. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که بازی God of War Ragnarok یکی از معدود بازیهای نسل نهمی است که در ازای مبلغ ۷۰دلاریای که برای تهیهی آن پرداخت میکنید، نهتنها به محتوای کافی برای عادلانه جلوه کردن این معاملهی ۷۰ دلاری دسترسی خواهید داشت، بلکه بازی در موارد بسیاری، موجب شگفتزده شدن شما خواهد شد. چرا که محتویات بسیار زیادی را برای ارائه به بازیکن در خود جای داده و تا مدتها میتوانید در گوشه و کنار آن به گشتزنی بپردازید و پس از دهها ساعت، همچنان موارد جدیدی را در قلمروهای مختلف کشف کنید و چالشهای جدیدی را در مقابل خود ببینید.
اما اینکه بگوییم محتوای بازی God of War Ragnarok از ارزش بسیار بالایی برخوردار است، قطعا برای توصیف کامل تمامی نقاط قوت این بازی کافی نیست. به همین خاطر باید با جزئیات بیشتری به برگهای برندهی موجود در مکانیزمهای گیمپلی بازی و همچنین نحوهی طراحی مراحل آن بپردازیم و ارکان اصلی تشکیلدهندهی این جهان را زیر ذرهبین ببریم. در ادامه با ما همراه باشید تا به طور جزئیتر از نزدیک مکانیزمهای کلیدی موجود در گیمپلی و مراحل بازی God of War Ragnarok را مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم این اکسیر جادویی منحصر به فرد بازی God of War Ragnarok دقیقا چه چیزی است که تا این اندازه خوشساخت از آب درآمده و از هر نظر مخاطب خود را خشنود و راضی نگه میدارد و بدون استثنا، یکی از به یادماندنیترین تجربههای گیمینگ او را رقم میزدند. چرا بازی God of War Ragnarok تا این اندازه سرگرمکننده و جذاب است؟ این بازی چگونه توانسته در تمامی زمینهها روی دست بازی قبلی یعنی نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War بلند شود و یک دستاورد طلایی و افتخارآمیز دیگر را برای سازندگان خود در استودیوی سونی سانتا مونیکا رقم بزند.
نسخه ۲۰۱۸ بازی God of War از بسیاری لحاظ، نشاندهندهی پختگی و کارکشتگی اعضای تیم سازندهاش در استودیوی سونی سانتا مونیکا بود. این تیم به قدری اعتماد به نفس و ایمان به خود داشته که به یکباره تصمیم بگیرد فرنچایز خود را کاملا بکوبد و از نو بسازد، استانداردهای گیمپلیاش را که در همان زمان نیز در سرتاسر جهان نزد گیمرها کاملا شناخته شده بود را مجددا تعریف کند و ویژگیهای شاخص و شناخته شدهاش را دگرگون سازد. تیم سونی سانتا مونیکا با رهبری و کارگردانی کوری بارلوگ نهتنها مکانیزمهای گیمپلی بازی که معمولا در یک فرنچایز به صورت موروثی به دنبالههای بعدی منتقل میشوند را متحول کردند و تقریبا همهچیز در رابطه با آن را تغییر دادند،؛ بلکه تمامی این مکانیزمها و ساخت و سازهای جدید ریبوت بازی God of War را در راستای ایجاد تحولات گسترده در نحوهی روایت بازی به کار گرفتند. سازندگان بازی در یک تصمیم انقلابی، داستان بازی را در قالب یک سکانس تک پلان، پیوسته و بدون کات روایت میکنند. ویژگی منحصر به فرد و بسیار جذابی که در دنبالهی این اثر یعنی بازی God of War Ragnarok نیز به چشم میخورد و شاهد داستانی پرماجرا، پرسرعت و هیجانانگیز هستیم که لحظهای از نفس نمیافتد و مرحله به مرحله کریتوس و آترئوس را به سمت نبرد حماسی و افسانهای راگناروک هدایت میکند.
بازی God of War Ragnarok چگونه به نقطه عطف تکامل سری بازی God of War تبدیل میشود؟
در این مطلب برای اینکه بتوانیم به طور کامل تمامی ویژگیهای بازی God of War Ragnarok بررسی کنیم، بهتر است قبل آن ویژگیهای نسخه قبلی و ریبوت بازی God of War را که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده بررسی کنیم. اگر بگوییم نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War به نوعی نسخهی دمو و مقدمهچینیای برای بازی God of War Ragnarok بوده، قطعا در حق آن اجحاف صورت میگیرد. اما این موضوع غیر قابل انکار است که بازی God of War Ragnarok در تمامی زمینهها، ورژن کاملتر نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War است. درست مثل تناسب یک بازی تکمیل شده با بخش داستانی کاملش که قبلا یک مرحلهی آغازین آن در قالب یک پروژه کوچکتر به انتشار رسیده است. با این تفاوت که نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War صرفا در حد و اندازهی فقط یک مرحله از بازی God of War Rangarok نیست و به تنهایی یک تجربهی داستانی حداقل ۳۰ ساعتی است که لحظه به لحظهاش با روایتی نفسگیر و فرصت سرگرم شدن با یکی از سرگرمکنندهترین فرمولهای به کار رفته در گیمپلی عناوین اکشن و ماجراجویی سوم شخص ترکیب شده. حالا یک بازی بسیار کاملتر را تصور کنید که این تجربهی به یاد ماندنی ۳۰ ساعتی را پر و بال بسیار بیشتری بخشیده و حالا با داستانی به مراتب بزرگتر و کاملتر طرفیم که تجربهی خط اصلی داستانیاش در کنار روایتهای فرعی، بیش از ۶۰ ساعت زمان خواهد برد.
اگر با اساطیر نورس آشنا باشید، میدانید که این سرزمین افسانهای متشکل از ۹ قلمروی مختلف است که در مرکز آن میدگارد قرار گرفته و تمامی موجودات حاضر در این ۹ قلمرو نیز با مرکزیت آزگارد، تحت سلطهی اودین (Odin که با اسم مستعار آلفادر – Allfather نیز شناخته میشود) به سر میبرند. در جریان اتفاقات نسخه قبلی، همراه با کریتوس و آترئوس به تنها ۵ قلمرو از تمامی ۹ قلمروی موجود در جهان اساطیری نورس سفر کردیم و حالا همانطور که سازندگان بازی در استودیوی سونی سانتا مونیکا وعده داده بودند، به طور کامل به تمامی ۹ قلمروی موجود در این سرزمین دسترسی خواهیم داشت و به مرور زمان با پیشروی در خط داستانی اصلی بازی، به قلمروهای کاملا جدیدی که فرصت حضور در نسخه قبلی را پیدا نکرده بودند سر میزنید. از طرفی هم لازم است یادآوری کنیم که قاعدتا کریتوس و آترئوس مجددا راهی قلمروهایی میشوند که پیشتر در جریان حوادث نسخه قبلی بازی God of War به آنها مراجعه کردهاند و این اولین باری نیست که پای به درون این قلمروها میگذارند. این موضوع اما بدان معنا نیست که با سرزمینها و مراحلی با طراحی آشنا و تکراری مواجه هستیم. بلکه قرار است به بخشهای کاملا جدیدی از این قلمروهای بسیار بزرگ سفر کنیم و این حس در بازیکن تداعی میشود که انگار برای اولین بار است که به آیت قلمروها سفر میکند. برای مثال قلمروی الفهایم که سرزمین مادری الفها در اساطیر نورس است، یکی از قلمروهایی است که برای دومین بار به آن مراجعه میکنیم. یا قلمروی هلهایم که در واقع همان جهان زیرین جهنم سرد و یخزدهی دنیای نورس است. شاید حس و حال حضور در این قلمروهای تکراری، تاحدودی آشنا به نظر برسد و پلات رنگی آنها را پیش از این تجربه کرده باشیم. اما حضور دشمنان جدید، فرمول جدید طراحی مراحل و استفادهی بیشتر از محیط در میدان مبارزات و همچنین بهرهگیری از ویژگیهای محیطی مثل بلندیها و ارتفاعات و البته رونمایی از آیتمها و مهارتهای جدید، همگی در کنار هم سبب شدهاند تا حضور دوباره در این قلمروها به یک تجربهی کاملا جدید و تازه بدل شود که انگار اولین بار است که طعمش را میچشیم.
پس از اینکه نسخه ریبوت بازی God of War در سال ۲۰۱۸ به پدیدهی سال تبدیل شد و موفقیتهای بزرگی را در کارنامهی استودیوی سونی سانتا مونیکا به ثبت رساند، به لطف مصاحبههای متعددی که با تیم سازندهی بازی شکل گرفتند و همچنین مستند Raising Kratos که مراحل دشوار و پر از ریسک پروسهی تولید بازی God of War را نشان میداد، توانستیم با یک دید کلیتر، نگاه بهتری به مسیر جدید فرنچایز God of War داشته باشیم و بر اساس شواهد موجود ارزیابی کنیم که استودیوی سونی سانتا مونیکا نزد اعضای داخلی تیم خود دقیقا چه چشماندازی برای آیندهی این فرنچایز ترسیم کرده و چه سرنوشتی در انتظار کریتوس و حالا شخصیت جدید و بسیار مهم این فرنچایز، آترئوس، قرار دارد. با اینکه در آن زمان هنوز هیچ اشارهای به پروژهی درحال ساخت بازی God of War Ragnarok نشده بود و هیچکس هنوز به اسم کلیدی آن هم اشارهای نکرده بود، تا حد زیادی از این مهم مطمئن بودیم که نسخهی منتشر شده در سال ۲۰۱۸ از سری بازی God of War آخرین ایستگاه کریتوس، فرماندهی فانی سپاه اسپارتانها که بعدها به خدای جنگ یونان تبدیل شد و قلمروی خدایان سرزمین مادری خود را به خاک و خون کشید و تا حالا سه بار از چنگ مرگ حتمی گریخته، نیست. برای مثال ای یک طرف کوری بارلوگ کارگردان ریبوت بازی God of War به سهگانه بودن این ریبوت جدید اشاره کرده بود و از سوی دیگر اتفاقات پایانی خط داستانی بازی God of War نیز گویا درحال پیریزی یک دنبالهی احتمالی بودند و ظاهرا هنوز کارمان با ماجراجویی جدید کریتوس در قلمروی خدایان نورس به همراهی پسرش آترئوس به پایان نرسیده بود. از لحاظ فنی و تیم تولید نیز همهچیز نشاندهندهی آن بود که تمام محتویاتی که تا به امروز برای پروژهی جدید و بزرگ سری بازی God of War تولید شدهاند، در نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War مورد استفاده قرار نگرفتهاند. برای مثال در ماههای اول بعد از رونمایی استودیوی سونی سانتا مونیکا از نسخه جدید بازی God of War در مراسم E3 2016، در اسکرینشاتهای ابتدایی که از بازی منتشر شدند شاهد گونهای متفاوت از انپیسیهای دشمن بودیم که در نهایت از محصول نهایی حذف شده بودند. یا همچنین دستهای از سربازان آزگاردی را در نمایشهای بازی مشاهده میکردیم که نهایتا نتوانستند خود ره به نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War برسانند. تصمیم استفاده نکردن از برخی از محتواهای تولید شده در نسخه قبلی بازی God of War حتی تنوع باس فایتهای بازی را نیز تحت تاثیر قرار داده بود و تعدادی از باسهای طراحی شده برای نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War از محصول نهایی حذف شده بودند اما محیط مبارزه و جایگاهشان در روند طراحی مراحل همچنان حفظ شده بود و به همین دلیل بود که شاهد استفادهی بیرویه و زیاد از حد تیم سازنده از باس فایتهای ترول بودیم. ترولها یکی از دشمنان نسبتا سرسخت موجود در بازی قبلی بودند که در قالب باس فایت در مقابل کریتوس و آترئوس قرار میگرفتند و تعدادشان در نسخه قبلی بسیار زیاد بود و همین تکرر بیش از اندازه در استفاده کردن از ترولها به عنوان باس فایت، انتفاد خیلی از گیمرها را به دنبال داشت. با این وجود شاید مهمی که نگرانی این طرفداران را تا حد زیادی برطرف کرده بود و باعث شده بود مطمئن شوند که بالاخره یک روز قرار است تمامی باس فایتهای حذف شده از بازی قبلی را تجربه کنند، این بود که میدانستند کار استودیوی سونی سانتا مونیکا با سری بازی God of War تمام نشده و قرار است در نسخههای بعدی لذت مبارزه کردن با آنها را تجربه کنیم. در هر صورت، همه ما میدانستیم که نسخهی جدیدی از این سری در دست ساخت قرار دارد و حالا بازی God of War Ragnarok اینجاست تا ثابت کند امید ما واهی نبوده و بر پایهی مدارک و اسناد شکل گرفته بوده.
محتویات این قسمت از متن شامل اسپویلرهای داستانی از حوادث بازی God of War Ragnarok است. چنانچه هنوز این بازی را تجربه نکردید یا آن را به اتمام نرساندهاید، اسکرول کرده و ادامهی متن را بعد از مشاهدهی عبارت “پایان متن حاوی اسپویلر” مطالعه کنید.
بازی God of War در سال ۲۰۱۸ افتخارات بسیاری را به ثبت رساند و به یکی پرافتخارترین عناوین آن سال تبدیل شد و نهایتا جایزهی بهترین بازی سال را نیز در مراسم The Game Awards همان سال به دست آورد. بدون شک یکی از برگ برندههای اصلی بازی God of War روایت بی عیب و نقصش بود که در قالب یک سکانس طولانی (دست کم ۳۰ ساعتی) به نمایش درآمد و بازیکنان را تا آخرین لحظات پای نمایشگر میخکوب کرد. همانطور که میدانید، پس از آنکه کار استودیوی سانتا مونیکا و سری بازی خدای جنگ با اساطیر یونان تمام شد، تیم نویسندگان بازی به سراغ اساطیر نورس رفت و تصمیم گرفت اینبار خدایان اسیری و ونیری، دورفهای صنعتگر، الفهای تاریک و روشنی که مدام با یکدیگر درحال مبارزهاند و هزار و یک جور هیولا و الهه و موجود افسانهای دیگر در دنیای اساطیر نورس و حوزهی اسکاندیناوی را سر راه کریتوس قرار دهد. یا بهتر است بگوییم کریتوس را روانهی قلمروی آنها کرد تا با ورود خود به چرخهی حوادث دنیای اساطیری نورس، تمامی ساز و کار از پیش تعیین شدهی خدایان اسیری به رهبری اودین را برهم بزند و ثابت کند که به عقیدهی خودش، سرنوشت هیچ کس از پیش نوشته نشده و هیچ پیشگوییای نمیتواند در رابطه با پیشبینی حوادث آینده، دقیق و بدون خطا عمل کند. آترئوس از یکسو تا حد بسیار زیادی درگیر این پیشگوییها شده و از آنجایی که در سکانس پایانی نسخهی پیشین مشاهده کرد که تمام سیر ماجراجویی اخیر با پدرش کریتوس از قبل توسط جاینتها پیشبینی شده و اتفاقات مهمی که پشت سر گذاشتهاند را مدتها قبل روی نقوش به جا مانده روی کاشیها، به تصویر کشیدهاند؛ آترئوس به طرز چشمگیری درگیر این پیشگوییها شده است. در قسمت مهمی از بخش پایانی این پیشگوییها که روی نقوش روی دیوار به تصویر درآمدهاند، آترئوس پدرش کریتوس را مشاهده میکند که ظاهرا از پای درآمده و روی دستانش درحال جان سپردن است. به همین خاطر آترئوس که حسابی از این پیشگویی ناراحت شده است، تمان تلاشش را به کار گرفته تا با کمک یا بدون کمک و پشتیبانی پدرش، جلوی به وقوع پیوستن این پیشگویی را بگیرد. از سوی دیگر، یکی دیگر از بخشهای مهم موجود در این پیشگویی، مرتبط با نبرد بزرگ راگناروک است که پس از زمستان سهسالهی فیمبلوینتر به وقوع میپیوندد. زمستانی که در آخرین لحظات پایانی بخش داستانی نسخه سال ۲۰۱۸ بازی God of War با مرگ بالدر آغاز شد. اگر به لحظات پایانی مرگ بالدر توجه کنید، مشاهده میکنید که بالدر درست یک لحظه قبل از اینکه کاملا جان بدهد، آخرین نفسش را برای به زبان آوردن یک واژه استفاده میکند و گویا با به زبان آوردن این واژه، یک افسون را فعال میکند. آخرین افسون زندگیاش که بالدر برای فعال کردن آن از آخرین نفس عمرش استفاده کرد. این کلمه واژه Snow به معنای برف/بارش برف است و درست لحظهای که توسط بالدر به زبان آورده میشود، مشاهده میکنید که دانههای برف روی هوا ظاهر میشوند و برف شروع به باریدن میکند تا آغاز فیمبلوینتر را رقم بزند. زمستان سرد و سختی که به مدت سه سال طول میکشد و هر چهار فصل سال زمستان خواهد بود بدون اینکه تابستان و بهاری در بینشان قرار گیرد. حوادث داستانی بازی God of War Ragnarok پس از گذشت ۳ سال از به پایان رسیدن حوادث بازی قبلی رقم میخورند و آخرین روزهای این زمستان سه ساله را شامل میشوند. به همین خاطر در گوشه و کنار این ۹ قلمروی بزرگ، همه درحال آماده شدن برای نبرد بزرگ و افسانهای راگناروک هستند. به جرات میتوان گفت پس از آن حماسهی خونین و خشنی که کریتوس در جریان سومین نسخه از سری بازی God of War به پا کرد و تمامی خدایان یونانی را به زانو درآورد. بر همه آشکار شده بود که قطعا نبرد بزرگ و افسانهای راگناروک دقیقا همان میدان نبردی است که حتی برای چند لحظه هم که شده، کریتوس باید در آن حاضر شود و شانس خود را در مقابل خدایان اسیری امتحان کند. به همین خاطر شاید بتوان بازی God of War Ragnarok را بهترین و مناسبترین بستر داستانی برای وقوع مبارزات بزرگ و افسانهای در نظر گرفت. جایی که در آن کریتوس بتواند با توجیهات داستانی قابل قبول، پای در میان نبردهای عظیمی بگذارد که در گوشه و کنار آن خدایان برای بقای خود درحال مبارزهاند و قلمروهای مختلف خود را در یک قدمی نابودی و انقراض کامل میبینند. به دست گرفتن کنترل کریتوس و بهره گرفتن از زرادخانهی پر از آیتم او که با تعدادی سلاح و آیتم جدید در مقایسه با نسخه قبلی همراه شده، شاید بهترین فرصت برای تجربهی یک خدای جنگ تمام عیار با تمام آن شاخصههای شناخته شدهای است که کریتوس و سری بازی God of War را با آنها میشناسیم و به همین خاطر طرفداریاش را میکنیم. پس پربیراه نیست اگر بگوییم بازی God of War Ragnarok بهترین نسخه در سری بازی God of War است و واقعا باورش خیلی سخت است که استودیوی سونی سانتا مونیکا باری دیگر بتواند به اندازهای که در ریبوت سال ۲۰۱۸ تغییر و تحول ایجاد کرد، یک دنبالهی دیگر و دگرگون شده از این فرنچایز را با المانهای جدید گیمپلی و شیوهای متفاوت برای روایت داستان تولید کند و اتفاقا به اندازهی همین دو نسخهی اخیر نیز با استقبال گیمرها و البته منتقدین روبهرو شود و به نوعی انقلابی دیگر را در آیندهی این سری رقم بزند.
خوشحالیم که میتوانیم در رابطه با بازی God of War Ragnarok از این جمله استفاده کنیم: “بازی God of War Ragnarok با اختلاف بسیار زیادی، بزرگترین سورپرایز در تمام طول عمر سری بازی God of War را در خود جای داده و یک غافلگیری رویایی و بیسابقه را برای طرفداران خود تدارک دیده است.”
نسخه ریبوت بازی God of War که در سال ۲۰۱۸ به انتشار رسید، از بسیاری جهات در بردارندهی شباهتهای ساختاری با سری بازی تحسینشدهی The Last of Us بود و حتی سازندگان بازی نیز به این شباهتها اشاره کرده و گفته بودند که برای ساخت ریبوت بازی God of War از عناوین صاحبسبک متعددی الهام گرفتهاند و بازی The Last of Us نیز دقیقا یکی از عناوینی است که بیشترین تاثیر را روی شکلگیری فرم حال حاضر گیمپلی بازی God of War داشته است. بدون شک آشکارترین نقطه مشترک بین گیمپلی بازی The Last of Us و ریبوت بازی God of War دوربین سوم شخص این دو بازی است که برای فرنچایزی مثل God of War یک تحول انقلابی به شمار میرفت. از طرفی دیگر در نظر گرفتن یک همراه همیشگی و البته کم سن و سال که نیاز به مراقبت و نگهبانی دارد برای شخصیت اصلی بازی، یکی دیگر از مواردی بود که ظاهرا سازندگان ریبوت بازی God of War ایدهاش را از بازی The Last of Us الهام گرفتهاند و در این زمینه میتوانید شباهتهای بسیار زیادی در شیمی بین کاراکترهای جوئل و الی و همچنین کریتوس و آترئوس مشاهده کنید. سازندگان بازی God of War Ragnarok که اینبار با کنارهگیری کوری بارلوگ، اریک ویلیامز رهبری تیمشان را برعهده گرفت، در این دنبالهی جدید مجددا بازی تحسینشدهی ناتی داگ را منبع الهامات خود قرار دادهاند و اینبار یکی دیگر از ویژگیهای شاخص و بسیار مهم بازی The Last of Us Part II را در بازی خود استفاده کردهاند. موردی که در سال ۲۰۲۰ همزمان با انتشار بازی The Last of Us Part II حسابی طرفداران این بازی مورد انتظار را غافلگیر کرد و یک سورپرایز بزرگ و اساسی برای آنها به شمار میرفت. سورپرایز ویژه و منحصر به فردی که اینبار نسیب طرفداران بازی God of War Ragnarok شده است.
وقتی که بازی The Last of Us Part II در سال ۲۰۲۰ و در اوج پاندمی کرونا بخ انتشار رسید، یکی از موارد در رابطه با داستان این بازی، تمام اینترنت را فتح کرده بود و نقل مجلس اغلب محافل گیمینگ شده بود. موردی که ریشه در داستان بازی داشت اما بنا بر تصمیم سازندگان بازی، به یکی از هستههای اصلی بازی تبدیل شده بود و تاثیرات گستردهای در گیمپلی و طراحی مراحل بازی نیز بر جای گذاشت. این مورد هم چیزی نیست جز شخصیت ابی (Abby) که از مدتی پیش از انتشار بازی با یک تریلر مرموز معرفی شد و هنوز کسی مطمئن نبود که دقیقا چه جایگاهی در داستان بازی دارد و چرا ناتی داگ یک تریلر ۶ دقیقهای را به صورت کامل به رونمایی از او اختصاص داده؟ تا اینکه فهمیدیم ابی نهتنها در داستان بازی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و به نوعی میتوان گفت بعد از الی دومین کاراکتر مهم بازی The Last of Us Part II است، بلکه به عنوان یک شخصیت اصلی، کنترل او را به دست میگیریم و تقریبا بیش از نیمی از خط داستانی بازی را همراه با ابی تجربه میکنیم. تصمیمی بسیار شجاعانه، غافلگیرکننده و صد البته ساختار شکنانه از سوی استودیوی ناتی داگ که از مدتها قبل با عناوین دیگری مثل نسخهی اول بازی The Last of Us یا همچنین بازی Uncharted 4: A Thieve’s End ثابت کرده بود علاقهی زیادی به ایجاد تنوع در گیمپلی با سپردن کنترل شخصیتهای جانبی دیگر به بازیکن دارد. در قسمتی از بازی TLoU قبل از اینکه اصلا دنبالهای وجود داشته باشد و الی شخصیت اصلی آن شود، در یکی از اپیزودهای بازی در نقش الی بازی را تجربه میکردیم و حتی در تمام طول بسته الحاقی Left Behind نیز الی، شخصیت اصلی بازی بود. از آنجایی که سازندگان بازی God of War در استودیوی سونی سانتا مونیکا خودشان از طرفداران پروپاقرص بازیهای استودیوی ناتی داگ هستند و بازی The Last of Us یکی از منابع الهام بسیار تاثیرگذار آنها در طول پروسهی ریبوت کردن بازی God of War بوده است، تصمیم گرفتهاند ایدهی قرار دادن یک شخصیت اصلی دیگر در بازی و سپردن کنترل آن به دست بازیکن را به بازی God of War Ragnarok اضافه کنند! یک اتفاق تاریخی که برای نخستین بار در تاریخ فرنچایز خدای جنگ رخ میداد و در یک بازی در سری بازی God of War کنترل یک شخصیت دیگر علاوه بر کریتوس را به دست میگیریم. این شخصیت هم کسی نیست جز آترئوس، پسر کریتوس که از همان ابتدای ورود خود به فرنچایز God of War به نظر میرسید که قرار است آیندهی این سری را به دوش بکشد و تاج و تخت کریتوس را به ارث ببرد. به راستی اگر بگوییم سازندگان سری بازی God of War در طول چند سال اخیر بهترین تصمیمها را در ازای این سری اتخاذ کردهاند، پربیراه نگفتهایم. از تغییر زاویهی دوربین و بهره گرفتن از المانهای سندباکس در طراحی جهان چند قلمرویی بازی گرفته تا تلاش بیشتر برای خلق یک روایت سینمایی که تکنیکهای روایی بسیار خلاقانهای را برای روایت هرچه هوشمندانهتر و تاثیرگذارتر داستان آن به کار گرفتهاند. بیانصافی است اگر ریبوت بازی God of War را یکی از بهترین روایتهای حماسی و اسطورهای تاریخ صنعت گیمینگ در نظر نگیریم و از طرفی هم بازی God of War Ragnarok هم نه تنها از این قاعده مستثنی نیست؛ بلکه به قدری کارش را استادانه، هوشمندانه و ظریف انجام میدهد که همهمان به یقین میرسیم که بازیسازان حاضر در استودیوی سونی سانتا مونیکا، به راستی که در حرفهی خود استادند و باید تجربهی خود در علم بازیسازی را با دیگر استودیوهای بازیسازی به اشتراک بگذارند.
در بازی God of War Ragnarok لحظهای که در قالب یک کاتسین دوربین از پشت شانههای کریتوس به پشت شانههای آترئوس منتقل شد و دیدیم که آترئوس ظاهرا نقشهای برای یک ماموریت انفرادی و کوتاه در سر دارد، بدون شک همه نفسمان در سینه حبس شده و قیافهمان این شکلی بود که: “یعنی دارد اتفاق میافتد؟! یعنی پیشبینیمان از اینکه قرار است آترئوس تکیه بر جایگاه کریتوس بزند و روزی شخصیت اصلی بازی شود، درست از آب درآمد؟” جواب این سوالها به طرز شگفتانگیزی مثبت بود و بازی God of War Ragnarok برای نخستین بار در این سری کنترل شخصیت دیگری به جز کریتوس را به دست بازیکنان میسپرد. این سکانس و لحظهای را که کنترل آترئوس را به دست گرفتیم، بدون شک خیلی زود به یکی از لحظات به یاد ماندنی فرنچایز خدای جنگ تبدیل شد و در گنجینهی بهترین لحظاتمان از دنیای بازیها برای همیشه به ثبت رسید.
به دست گرفتن کنترل آترئوس صرفا به این شکل نیست که مدل ظاهری به کار رفته برای شخصیت اصلی را تغییر دهد و تعدادی از سلاحهایش را عوض کند و هستهی اصلی گیمپلی همچنان به همان شکل باشد. بلکه ساختار کلی گیمپلی و المانهای به کار رفته در مبارزات به اقتضای ویژگیهای فیزیکی متفاوت آترئوس در مقایسه با کریتوس و البته مهارتهای منحصر به فردش، به طور کامل دچار تحول میشود و تجربهی کاملا متفاوت و تازهای با برای بازیکن به ارمغان میآورد. در طول مراحلی که کنترل آترئوس را در دست میگیریم، بازی حتی از لحاظ روایی نیز لحن جدیدی به خود میگیرد و ساختار مراحلی که همراه با آترئوس پشت سر میگذارید نیز از جوانب مختلف، تفاوتهای متعددی در مقایسه با گیمپلی مراحل کریتوس دارند. جثهی آترئوس، سرعتش در جابجایی، آیتمهایی که به همراه دارد و مهارتهای منحصر به فردی که در بازی God of War Ragnarok به دست آورده، همگی دست به دست هم میدهند تا روند و سرعت گیمپلی در طول مراحلی که در نقش آترئوس بازی میکنید به طور کامل متفاوت باشد. درست مثل تفاوت گیمپلی بازی The Last of Us Part II در نقش دو شخصیت اصلی الی و ابی که از ویژگیهای فیزیکی متفاوتی برخوردار بودند و ساختار گیمپلی و بازی کردن با آنها با یکدیگر کاملا متفاوت بود. چه بسا تفاوت موجود بین ساختار مراحل و گیمپلی در حین کنترل آترئوس و کریتوس، به مراتب بسیار عمیقتر از تفاوتهای موجود بین دو شخصیت الی و ابی است و این شیوهی الهام گیری و پیادهسازی درست و کامل ایدهها توسط استودیوی سونی سانتا مونیکا، درست مصداق بارز این مهم است که یک استودیو یا اصلا از بازیهای دیگر تقلید نمیکند یا اگر هم میکند، این کار را به بهترین شکل ممکن، حتی بسیار بهتر از خود منبع الهامش، انجام بدهد.
پایان محتوای حاوی اسپویلر
همانطور که میدانید، نویسندگان استودیوی سونی سانتا مونیکا در ساخت عناوین سری بازی God of War با اینکه تمامی اساطیر و پنتئون مرتبط به داستان خود را تمام و کمال مورد بررسی قرار میدهند و گاهی حتی از پرداختن به جزئیات بسیار کوچک و ظاهرا کماهمیت این دنیای اساطیری در بازیهای خود نیز غافل نمیمانند. در زمینهی پرداختن به داستانهای اساطیری با بیشترین جزئیات ممکن، به راستی بازی God of War Ragnarok در بین عناوین این سری حرف اول را میزند. اما نباید فراموش کنید که استودیوی سونی سانتا مونیکا خیلی دوست دارد که گاهی اوقات رد پای خودش را در دل این اساطیر باقی بگذارد و امضای خودش را درون داستانهای افسانهای شخصیتهای اساطیری نورس نیز ترسیم کند. به همین خاطر با اینکه بازی God of War Ragnarok حجم زیادی از محتواهای داستانهای اساطیری را در خود جای داده است، همچنان رد پای جاهطلبی نویسندگان و روایتگران داستان بازی God of Wat Ragnarok در گوشه و کنار جهان این بازی به چشم میخورد و این رد پاها را نیز اغلب در قالب مواردی میبینیم که از لحاظ اساطیری، با منابع معتبر اسطورههای مورد بحث در این بازی، مطابقت ندارند و به نوعی میتوان گفت بدون توجه به اسطورهها و افسانههای قدیمی کار خودشان را جلو میبرند و نشان میدهند که بازی God of War Ragnarok به صورت ۱۰۰درصدی به اسطورهها وفادار نیست و گاهی ترجیح میدهد تغییرات منحصر به فرد خود را در دل اساطیر ایجاد کند. برای مثال یکی از این موارد، کاراکتر راگناروک در پایان بازی است. با اینکه رویداد راگناروک در داستانهای قدیمی و اساطیر نورس، صرفا در قالب یک رویداد پدیدار میشود و هیچوقت برای آن شخصیتبخشی صورت نگرفته؛ سازندگان بازی God of War Ragnarok تصمیم گرفتهاند این کار را انجام دهند و در واقع یک شخصیت مخوف و نابودگر از دل رویداد راگناروک بیرون بکشند. آنها برای انجام این کار از شخصیت سارتر استفاده میکنند که در اسطورهها به عنوان نابودکنندهی آزگارد از آن یاد شده و در پیشبینیها نیز ذکر شده است هنگامی که نبرد راگناروک شکل میگیرد، سارتر نیز به سایز اصلی خودش در میآید و آزگارد را با سرنوشت اصلیاش یعنی نابودی کامل، مواجه میکند. حالا تیم اریک ویلیامز در بازی God of War Ragnarok تصمیم گرفتهاند رویداد راگناروک را با شخصیت سارتر ترکیب و شخصیت جدیدی به نام راگناروک را خلق کنند که در واقع همان سارتر در سایز نهایی و بسیار عظیمالجثهاش است که سودای نابودی کامل آزگارد را در سر دارد. این مورد از جمله مواردی بود که انتقادات بسیاری در پی داشت و سازندگان بازی نیز درک چرایی این تصمیم مهم روایی در بازی God of War Ragnarok را کاملا برعهدهی بازیکنان گذاشتهاند. علاوه بر سارتر و شخصیت بخشیدن به راگناروک، سازندگان بازی God of War Ragnarok باز هم تغییرات عمدهی دیگری را در داستانهای اصلی این اسطورهها ایجاد کردهاند که سر در آوردن از تمامی آنها را برعهدهی خودتان میگذاریم تا مبادا با توضیحات بیشتر و غیرضروری، شما را از لذت تجربهی دست اول تمامی دیگر جزئیات غافلگیرکنندهی بازی God of War Ragnarok محروم کرده باشیم.
بازی God of War Ragnarok بهترین خدای جنگی است که تاحالا استودیوی سونی سانتا مونیکا ساخته است
بازی God of War Ragnarok همانطور که گفته شد از بسیاری لحاظ، کاملترین عنوان در سری بازیهای God of War به شمار میرود و همزمان میتوان آن را یکی از خوشساختترین عناوین هکانداسلش و اکشن ماجراجویی سومشخص در تاریخ صنعت بزرگ گیم در نظر گرفت که تجربهاش برای تمامی گیمرهایی که به این سبکها علاقمندند یا حتی صرفا فقط بازی کردن را دوست دارند، از اوجب واجبات است و چنانچه هنوز نسبت به تهیه و تجربهی آن اقدام نکردهاید، بهتر است سریعا به سراغش بروید و آن را تهیه و تجربه کنید. چرا که درحال حاضر میتوان بازی God of War Ragnarok را در کنار بازی Elden Ring به عنوان پرافتخارترین بازی سال ۲۰۲۲ معرفی کرد و از طرفی هم به راحتی میتوانیم با خیال راحت آن را در لیست بهترین عناوین تاریخ صنعت گیم قرار دهیم. بازی God of War Ragnarok به زودی به خاطرهی مشترک اکثر کاربران کنسولهای پلیاستیشن۴ و پلیاستیشن۵ تبدیل خواهد شد و به همین خاطر اگر شما هم به یکی از این دو کنسول دسترسی دارید، از قافله جا نمانید و هرچه زودتر با تجربهی کامل بازی God of War Ragnarok خود را برای آیندهی درخشان این فرنچایز آماده کنید.
به عقیدهی بسیاری از گیمرها و البته منتقدین، آترئوس آیندهی سری بازیهای God of War خواهد بود و احتمالا در جریان پروژههای آینده قرار است بالاخره بازنشستگی کریتوس را تجربه کنیم. نظر شما در رابطه با آیندهی احتمالی این فرنچایز چیست؟ آیا بازی God of War Ragnarok آخرین اقدام استودیوی سونی سانتا مونیکا برای زنده نگه داشتن یاد و خاطرهی کریتوس برای طرفداران جدید و قدیمی است؟ یا اینکه راه کریتوس همچنان ادامه دارد و استودیوی سانتا مونیکا برنامههای زیادی برای آیندهی این فرنچایز در چنته دارد؟
اگر شما هم بازی God of War Ragnarok را تجربه کردهاید و مثل ما حسابی از تجربهی آن لذت بردهاید، حتما نظرات خود را با ما در میان بگذارید و در این بین حتما نقاط ضعف احتمالی بازی را نیز مطرح کنید.
نمره: ۹ از ۱۰