جنگ نابرابر علیه گیمرها گویا هیچ وقت تمامی ندارد! اگر سوال‌تان این است که چه جنگی باید بگویم «جنگ بازی بد است!».

سال‌های سال است که در سراسر دنیا عده‌ای از مردم به خاطر عدم مطالعه و آگاهی بر این باور هستند که بازی‌های ویدیویی (نه به گفتن بازی‌های رایانه‌ای) مضر هستند و زندگی نوجوانان و جوانان را مختل کرده‌اند. دو روز پیش بود که دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر استان چهارمحال و بختیاری در خصوص بازی‌های ویدیویی نقطه نظرهایی داشتند و گفته‌اند:

برخی بازی‌های هیجانی رایانه‌ای برای به میدان آوردن نوجوانان در چنین روزی برنامه‌ریزی شده بود.

در این فکر بودم تا نقاط قوت بازی‌های ویدیویی را بنویسم. نقاط قوتی مثل افزایش هوش، قدرت تصمیم‌گیری، واکنش‌های سریع، فعالیت همزمان نیم‌کره‌های مغز و… که مقالات زیادی پیرامون هر یک چه در ایران چه در خارج ایران تهیه شده است.

از طرفی سال‌هاست که بازی‌های جدی (Serious Games) در حوزه آموزش و درمان نقش بسزایی داشته‌اند و به روند شکوفایی جامعه و حل مشکلات کمک کرده‌اند. سوالی که دارم این است چرا در خصوص این نقاط قوت حرفی زده نمی‌شود؟ تا حالا شده از سمت نهادهای مسئول در خصوص اهمیت بازی و بازی‌سازی به‌صورت جدی حرفی زده شود؟ جواب من خیر است!

به سخنرانی در جشنواره‌ها و روبروی تریبون‌ها کاری ندارم. به هر حال مُشک آن است که خود ببوید نه آن که میکروفون را در برابرش قرار دهی تا ببوید.

بگذارید خلاصه بگویم. دیواری کوتاه‌تر از دیوار بازی و بازی‌سازی و البته گیمرها پیدا نمی‌شود. همواره در فضای ملتهب شاهد نظرات غیر اصولی در خصوص بازی‌های ویدیویی هستیم که مشخص نیست دلیل آن چیست!

بی شک کسی منکر آن نیست که بازی‌های ویدیویی هم نقاط ضعف و اثرات منفی دارند، اما این هم درست نیست تا هر جا مشکلی به وجود آمد «بازی» را روی پرچم بزنیم و بالا ببریم و بگوییم مقصر همین است. کلمات بار دارند. بار این جملات و اتهامات منفی است. هنوز که هنوز است در میان خانواده ایرانی و جامعه ایرانی آن‌طور که باید بازی و بازی‌سازی به رسمیت شناخته شده و شرکت‌های جوان در تلاش هستند تا مسیر را هموار کنند. درست در لحظه‌ای که فکر می‌کنیم اندکی روی مسیر قرار گرفته‌ایم از گوشه و کنار صحبت‌هایی زده می‌شود تا باعث دلخوری و خستگی فعالین این حوزه می‌گردد.

اما گویی این صحبت‌ها راه به جایی ندارد و در نهایت دود آن به چشم مخاطب می‌رود و دکمه فیلترینگ فشرده می‌شود. سوالی که پیش می‌آید این است که قبل از محدود کردن این حجم از بازی‌های خارجی، به تبعات آن فکری شده است؟

سیاست گازانبری و ایجاد فشار روی قشری از جامعه که برای برخی از آن‌ها بازی‌های ویدیویی تنها سرگرمی موجود است، غلط‌ترین سیاست ممکن است. بهتر است از قبل صحبت، نگاهی به آمار داشته باشیم تا این اندازه تاثیر منفی و معکوس در جامعه نداشته باشیم!