ضررنامه – پنج بازی زامبی محور که پول ما را هدر دادند (قسمت دوم)
در قسمت دوم سری مقاله ضررنامه به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه برخی از بازیهای رایانهای، بدون هیچ «خجالتی» پول ما را هدر دادند. در این مقاله به بررسی ژانر زامبی محور در صنعت بازیهای رایانهای میپردازیم که چگونه نهتنها ما، بلکه مجموعههای پیشین خود را شرمنده کردهاند. برای مطالعه این مقاله با کاروتک همراه باشید.
همانطور که در قسمت قبل مطالعه کردید بسیاری از بازیهای زامبی محور یا به اختصار سبک ترسناک-بقاءای که در لیست ضررنامه ما قرار گرفتهاند برای این بود که سازندگان به دلیل عدم دسترسی به بودجه کافی یا عوض شدن برنامه آنها در طول ساخت یک بازی ویدئویی با مشکلات عظیمی روبهرو شده بودند که در نهایت نهتنها محصول آنها هیچ جایی در دل مخاطبان این ژانر باز نکرد، بلکه بدترین بازخوردهای تاریخ را هم از آن خود کردند.
کار ما هنوز با بازیهای این ژانر تمام نشده و در قسمت دوم به سراغ بازهایی میرویم که [احتمالاً] دوست دارید آنها را در لیست ضررنامه ما ببینید. بنظر من بیشترین خورده را میتوان به مجموعه Resident Evil [در سالهایی که کپکام به جای تولید یک بازی وحشتانک، یک بازی اکشن – ماجراجویی میساخت] گرفت، اما باید دید آیا رکورد این مقاله توسط بازیهای کپکام یا زیرمجموعههای سری رزیدنت اویل ارتقاء پیدا میکند یا خیر؟ اگر قسمت اول مقاله ضررنامه را از دست دادهاید، میتوانید از لینک زیر اقدام به مطالعه آن کنید. در غیر این صورت طبق روال همیشگی مقالات خط زیر را دنبال کنید.
ضررنامه – پنج بازی زامبی محور که پول ما را هدر دادند ( قسمت اول)
۶) بازی Dead Rising 4
در بین تمام بازیهای لیست ما [ تا به اینجای کار] بازی Dead Rising 4 از لحاظ کیفیت بهترین جایگاه را در دست دارد، اما این موضوع بدان معنا نیست که باید با دستی بازی از آن تعریف کرد. بازی Dead Rising 4 را میتوانید به یک موشکی که پل حیاتی منهتن را خراب میکند توصیف کنید، چراکه در حد بالایی از اعتبار و ارزش مجموعه مذکور کم کرده است.
البته نمیتوان تقصیر اصلی را بر گردن سازندگان انداخت. آنها میخواستند در قامت سازنده ژانر وحشت و زامبی کشی یک بازی جدید ارائه دهند که پر از ایدههای جدید بود، اما این ناپخته بودن ایدههای سازندگان آش را بسیار شور کرد. به عنوان مثال مبارزه با حجم عظیمی از زامبیها، تعریف مجدد فرانک به عنوان یک قهرمان ملی و حتی ویژگی عکاسی از نکات مثبتی بود که از آن استقبال شد، اما نتیجه این بدبیاری در چیست؟
مشکل اصلی قرار گرفتن نام Dead Rising 4 برای این بازی است. بنظر من اگر تمام عناصر موجود در قالب یک بازی اسپین آف [نسخه فرعی] ارائه میشد، شاید به جای لیست بدترین، در بهترین لیست بازیهای سبک ترس و بقاء قرار میگرفت. داستان بازی فوقالعادست اما نسبت به نسخههای قبلی این مجموعه چیزی برای ارائه ندارد؛ مخصوصاً آنکه در بازیهای زامبی محور [آن هم در این حجم و ابعاد] باید شرایطی ایجاد شود که بازیکنان به چالش کشیده شده یا حداقل حس ترس را تجربه کنند.
پایانبندی ناخوشایند برای این بازی، گیمپلی خسته کننده و مأموریتهای تکراری از عواملی است که میتوان به آنها استناد کرد و آن را به عنوان یک عدله محکم و قوی در جایگاه ششم لیست ضررنامه قرار داد. هرچند که اگر با آمار و ارقام به این بازی نگاه بیاندازیم، قطعاً بدلیل تبلیغات درست توانست جایگاه بهتری را نسبت به بازیهای قبلی مجموعه بدست آورد، اما Dead Rising 4 آن بازی زامبی محوری نیست که بتوانید با آن سرگرم شوید.
۷) بازی Dead Alliance
اتحاد مرده؟ خب بگذارید بررسی کنیم. درواقع اگر بخواهیم سه محصول نهایی استودیوی Illfonic را نقد کنیم، بازی Dead Alliance به نسبت بازیهای Predator: Hunting Ground و Friday the 13th: Video Game در روز عرضه یک محصول مزخرف بود و تا الان که این مقاله در حال نگارش است به مزخرف بودن آن محصول روز به روز اضافه میشود.
درواقع این بازی هم درگیر آن معضلی شد که در ابتدای مقاله اشاره کردم؛ یعنی عوض شدن پروژه یک بازی درست در زمانی که نصف مراحل ساخت آن سپری شده است. اگر بخواهیم خیلی ریز به جزئیات بپردازیم باید بگوییم که بازی Dead Alliance نباید آن چیزی باشد که الان هست. در ابتدا استودیوی Illfonic با همکاری کمپانی PsyOp Games سعی در تولید یک بازی رقابتی آنلاین محور آخرالزمانی داشت که اسم پروژه Moving Hazard بود، اما ناگهان به دلیل عوض شدن تیمهای همکاری و ورود کمپانی Maximum Games اسم نهایی محصول به Dead Alliance و در جزئیات آن تغییر داده شد.
خب در نتیجه هم که بازی Dead Alliance همان محصول آنلاین محور رقابتی زامبی کشیای بود که تیم قبلی میخواستند، اما چرا موفق نشد؟ فلسفه بازیهای آنلاین محور تیمی بر آن است که بازیکنان با همکاری یکدیگر تلاش کرده تا از مخمصه نجات پیدا کنند، ولی این بازی آن چیزی نیست که بتوان واژه «همکاری» را در درونش جستجو کرد. حقیقتاً شما به عنوان عضو یک تیم باید در مقابل انبوهی از زامبیهای احمق [ بدلیل هوش مصنوعی بسیار ضعیف] قرار میگرفتید و فقط خودتان را از سیل آن گرسنگان دیوانه نجات میدادید.
به هر ترتیب این بازی محصولی نیست که بخواهید پول و اینترنت و وقت خود را برایش هدر بدهید، بنابراین با کمال احترام به همه بازیکنانی که این محصول را [حتی برای یک ثانیه] تجربه کردند، جایگاه هفتم ضررنامه تقدیم این بازی میشود.
۸) بازی Infestation: Survivor Stories
تقریباً بعد از یک دهه از عرضه بازی Infestation: Survivor Stories هنوز هم وضعیت بازی مثل روز اول عرضه خندهدار است. در حقیقت این بازی در سال ۲۰۱۲ با یک نام The WarZ عرضه شد که قصد داشت از حواشی و موفقیتهای بازی DayZ برای خودش استفاده کند، اما سازندگان این بازی مثل استودیوی CD Projekt Red که وعدههای خاصی داده بودند، نتوانستند یک بازی کامل با امکانات بیشمار را عرضه کنند.
کار تا جایی پیش رفت که بدلیل اعتراضات به حق بازیکنان در فروشگاه استیم (Steam)، صفحه خرید بازی The WarZ برای همیشه حذف شد و سازندگان مجبور به بازپرداخت پولهای مشتریان شدند. البته که این بازپرداخت زیاد عادلانه نبود، چراکه در صفحه فروشگاه استیم مهلت یک ساعته برای پس دادن محصول و بازپسگیری وجه پرداختی تعیین شد، اما بدلیل آنکه فضای منفی حول محور بازی مذکور در حال افزایش بود روند قرارداد برگشت.
کاربران با هک کردن سایتهای مرتبط به این بازی و انجمنهای تحت نظر سازندگان، اعتراضات خود را به گوش آنها رسانده و به حق خود رسیدند. بدین منظور استودیوی سازنده برای دلجویی از آنها و به سرانجام رساندن وعدههای خود از بازی Infestation: Survivor Stories رونمایی کردند که همانند بنزین روی آتش عمل کرد. عملاً نهتنها هیچ مشکلی برطرف نشد، بلکه عملکرد بازی از خود بازی قبلی [The WarZ] بدتر شد و میتوانید حدس بزنید که چه اتفاقی رخ داد. البته که سازندگان تا همین الان هم بهطور کامل با عرضه بهروزرسانیهای متعدد از محصول خود حمایت کردند که این موضوع فداکارای آنها را برای ما روشن میکند.
به هر ترتیب جایگاه هشتم ضررنامه ما به طرز خندهداری باید در اختیار این بازی قرار بگیرد. از همینجا خسته نباشید عرض میکنیم خدمت تیم پشتیبانی بازی Infestation: Survivor Stories که هنوز نتوانستند مشکلات محصول خود را برطرف کنند.
۹) بازی Overkill’s The Walking Dead
اگر تاکنون موفق به تجربه بازی Overkill’s The Walking Dead نشدهاید که باید از این بابت خوشحال باشد، اما اگر موفق شدهاید احتملاً باید حس بدی برای این قضیه داشته باشید. با وجود مشکلات مالیای که ناشر این بازی یعنی Starbreeze داشت، سازندگان نتوانستند برای محصول شوتر اول شخص سبک بقاء خود به وعدههایی که تعیین کرده بودند برسند که همین موضوع پتکی بر سر سازندگان شد.
نهتنها استفاده از علامت تجاری The Walking Dead نتوانست به سازندگان کمک کند، بلکه به دلیل همان مشکلات مالی که گفته شد در شخصیت پردازی، ارائه داستان مرتبط با فضای آخرالزمانی، استفاده نکردن از مکانیزمهای صحیح و استاندارد در گیمپلی باعث شد که کادر استودیوی سازنده در سقوطی عجیب و سریع مغز خود را از دست بدهند. [ البته که منظور ما همان وارد شدن مشکلات روحی است نه چیز دیگری]
اینکه مأموریتهای تکراری شما را مجبور به از بین بردن خیل عظیمی از زامبیها کند که در نهایت بخاطر روند داستانی در تنگنا قرارگیرید تا شکست را قبول کنید، چقدر میتواند سرگرم کننده باشد؟ اگر از من بپرسید میگویم «هیچ»! در واقع هیچ نشانهای برای تغییر کاربرد بازی نمیتوان پیدا کرد و محصول نهایی از آن چیزی که فکرش را میکنید بسیار وحشتناکتر است. در کل فکر میکنم آوردن نام Overkill’s The Walking Dead بسیار ترسناکتر از تجربه آن است. بنابراین جایگاه نهم ضرر نامه توسط یک محصول بسیار ضعیف دیگر اشغال میشود.
۱۰) بازی Metal Gear Survive
من واقعاً متأسفم که مجبورم از اسم سری بازی Metal Gear در این مقاله استفاده کنم، اما باور کنید که بدتر از این بازی فعلاً موجود نیست که بخواهیم از آن نام ببریم. البته اگر کمی منصف باشیم باید قبول کنیم که نسخه نهایی این مجموعه یعنی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain آش دهن پرکنی نبود که بخواهیم از بخش آنلاین آن [حتی چیزی مثل Metal Gear Survive] حمایت کنیم.
درواقع از زمان معرفی این بازی همه از آن نفرت داشتند. میپرسید چرا؟ جواب واضح است. برای اینکه مکانیزم اصلی این بازی تهیه یک دیوار دفاعی در مقابل هجوم زامبیها است که برای اینکار باید از تمام ابزارهایی که پیشتر در نسخه پنجم بازی ارائه شده بود استفاده میکردید.
حقیقتاً کسی مشتاق تجربه Phantom Pain در قالب یک محصول زامبی محور آنلاین نبود، اما به هر حال کمپانی کونامی (Konami) با این حقیقت کنار نیامد و بازیای را عرضه کرد که در هر تخفیف [برای فروشگاههای استیم، پلیاستیشن و ایکس باکس] باید به زیر ۵ دلار کشیده شود تا بازیکنان نسبت به نام آن فکر کنند [نه حتی خرید!] مدیریت منابع غذایی با کشتن صدها هزار زامبی امکانپذیر است و گیم پلی آزاردهنده آن باعث میشود که از خانه تا در اصلی کمپانی سازنده شنا کرده و پول خود را پس بگیرید.
اگر خط اول مقاله را مطالعه کرده باشید گفتم:
… به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه برخی از بازیهای رایانهای، بدون هیچ «خجالتی» پول ما را هدر دادند.
و دقیقاً کمپانی کونامی همان شخص [حقوقی] است که اصلاً بابت این موضوع خجالت نکشیده، بنابراین این موضوع، جایگاه دهم ضررنامه [ که از نظر من رتبه اول لیست است] در قفس افتخارات کمپانی کونامی جای میگیرد.
نظر شما در خصوص سری مقاله ضررنامه چیست؟ برخلاف تصور همه شما، کمپانی کپکام حتی با عرضه بازیهایی نظیر Resident Evil 6 یا RE: Revolution نتوانست جایگاهی را در قسمت دوم ضررنامه بدست آورد. با این حساب نظر خود را در خصوص سایر بازیهای ضعیف این ژانر برای ما به اشتراک بگذارید.