بهترین بازیهای PS5 در سال ۲۰۲۱ که باید تجربه کنید
سال ۲۰۲۱ بدون شک سال طوفانی برای پلیاستیشن بود. سونی کنسول نسل نهمی خود را در دو ماه آخر سال ۲۰۲۰ میلادی منتشر کرد و آماده بود که در اولین سال ورود رسمی نسل نهم بازیهای ویدیویی، از قدرت همیشگی خودش یعنی محتوای انحصاری استفاده کند.
تقریبا قابل پیشبینی بود که پلیاستیشن در سال لانچ کنسولش تصمیم به انتشار محتوای جذاب و فوقالعاده بکند؛ پلیاستیشن در نسل هشتم برنده قطعی جنگ کنسولی با مایکروسافت بود اما مایکروسافت و اکس باکس هم در این مدت در حال پایهریزی برنامههای بلند مدت خود برای نسل نهم بودند و با اخبار تکاندهندهای مثل رونمایی از Xbox Series S و خریدن کمپانی مادر بتزدا یعنی Zenimax و به اختیار درآوردن امتیاز بازیهای این کمپانی، نشان داد که حرفهای زیادی در نسل نهم برای گفتن دارد.
پلیاستیشن هم شاید قدرت اقتصادی مایکروسافت و اکس باکس را نداشته باشد، اما مثل همیشه با بازیهای انحصاریاش نشان داد که میتواند در نسل نهم مثل همیشه رقیب قدرتمندی برای اکس باکس باشد. پلیاستیشن از همان ابتدای نسل با رونمایی از کلکسیون بازیهای PS Plus، که کلکسیونی از بازیهای انحصاری جذاب نسل هشتمیاش بود، کلی محتوای ارزنده را به کاربران نسل نهمیاش هدیه داد و شروع قدرتمندی را از خود به نمایش گذاشت.
در این لیست قصد داریم که به بهترین بازیهایی که میتوانید روی کنسول PS5 تجربه کنید، بپردازیم. توجه داشته باشید که این لیست تنها شامل بازیهای انحصاری نیست و بعضی از بازیهای مولتیپلتفرم که تجربه جذابتری روی این کنسول هستند هم در این لیست قرار گرفتهاند. با کاروتک همراه باشید.
Ratchet & Clanck: Rift Apart
در ابتدای هر نسل، همیشه گیمرها منتظر آن بازی هستند که بتواند به خوبی نشان دهد که «آقایان و خانمها، نسل جدید از راه رسید» و شاید اولین بازی که توانست قدرت واقعی نسل نهم روی کنسول PS5 را نشان دهد، بازی Ratchet & Clanck: Rift Apart بود. در نسل گذشته این اتفاق در بازی مثل The Order: 1886 رخ داد که بیانیهای از قدرت کنسول PS4 بود. جلوههای بصری و دنیاسازی Ratchet & Clanck: Rift Apart به قدری هیجانانگیز، پویا و چشمنواز است که میتوانید ساعتها در دنیای این بازی بگردید و از تجربه آن خسته نشوید.
اگر از جلوههای بصری بازی بگذریم و کمی بنیادیتر به طراحی بازی نگاه کنیم، این بازی سفینهای سرعتی و پر از سرگرمی است و این دقیقا همان ویژگی است که از R&C میخواهیم؛ المانهای پلتفرمینگ و ترکیبشان با عناصر غنی ماجراجویی به ماهرانهترین شکل ممکن در این بازی پیادهسازی شدهاند. نوآوری در گانپلی و سیستم مبارزه بازی از جمله نکاتی است که تجربه R&C: Rift Apart را منحصر به فرد میکند.
Returnal
همانطور که پیشتر گفتم، گیمرها در ابتدای هر نسل منتظر بازیهایی هستند که بازتاب خوبی از سختافزارهای قدرتمند نسل نهمی باشد و بازی Returnal بیش از هر بازی دیگری توانست قابلیتهای منحصر به فرد کنترلر PS5 یعنی DualSense را نشان دهد. استودیوی سازنده Returnal به خوبی از تمام قابلیتهای کنترلر PS5 استفاده کرد تا بتواند تجربه روانتری را از این بازی برای پلیرها فراهم کند.
از طرفی دیگر، جلوههای بصری بازی هم در سمت دیگر ترازو به قدری خودنمایی میکنند که حس نسل نهمی را به خوبی انتقال میدهد. قدرت فیزیک بازی به خوبی در سکانسهای شلوغ و فریمهای شلم شوربا مشخص است و استودیوی سازنده این بازی که تا قبل از این عنوان تنها بازیهای دوبعدی میساخت و تجربهای در ساخت بازیهای AAA و بزرگی مثل Returnal نداشت، به خوبی از منابع موجودش استفاده میکند تا یکی از بهترین بازیهای اکشن سوم شخص سال ۲۰۲۱ میلادی را توسعه دهد.
Deathloop
تا میتوانید از زمانی که برای تجربه Deathloop میگذارید، لذت ببرید؛ این تقریبا آخرین باری است که یکی از عناوین بتزدا را روی کنسولهای پلیاستیشن تجربه میکنید. بعد از خریداری شدن بتزدا و کمپانی مادرش یعنی Zenimax تقریبا تایید شده بود که قرار است بازیهای این کمپانی به صورت انحصاری برای کنسولهای اکس باکس منتشر شود اما قبل از خریداری شدن امتیاز این کمپانی توسط مایکروسافت، بازی Deathloop توسط بتزدا و توسعه استودیو آرکین برای پی سی و پلیاستیشن ۵ رونمایی شده بود. پس اگر دنبال نتایج جنگ کنسولی هستید، پلیاستیشن از لحظات آخری که توانست استفاده کرد تا در بین کنسولها، تنها پلتفرم مقصد برای این بازی جذاب باشد.
Deathloop از جمله بازیهای پلیاستیشن ۵ در سال ۲۰۲۱ بود که از بازخورد بسیار خوب رسانهای برخوردار بود. آرکین که در گذشته سابقه ساخت فرنچایز محبوب Dishonored را دارد، این بار کمی تم بازیهای خود از شمشیر و تپانچه به سوی آينده استیمپانکمحور و علمیتخیلی تغییر داد و نشان داد که آرکین اهمیتی به سوژه نمیدهد، آنها دست روی هر اثری بگذارند، میتوانند نتیجه لذتبخشی را به گیمرها ارائه دهند. اکشن نفسگیر و گانپلی نوآورانه بازی میتواند فرمول موفقی برای دنباله این فرنچایز و خلق فرنچایزهای جدیدی باشد که با الهام مستقیم یا غیرمستقیم از این بازی توسعه مییابند.
It Takes Two
حالا نوبت به بهترین بازی سال از دیدگاه فستیوال The Game Awards میرسد. بازی که توسط استودیوی Hazelight و کارگردان پرحاشیه سینما و دوستداشتنی ویدیوگیم یعنی جوزف فارس ساخته شد. بعد از اولین حضور جوزف فارس در صنعت بازیهای ویدیویی با بازی Way Out، انتظار میرفت که این کارگردان با بازی جدیدی و با تکرار فرمول نسبتا موفق گیمپلی کوآپ محور بخواهد خودش را به عنوان یک کارگردان موفق در صنعت بازیهای ویدیویی نشان دهد. خوشبختانه جوزف فارس به خوبی موفق به انجام این کار شد. از حضور اول جوزف فارس در The Game Awards چند سال میگذرد و زمانی که برای اولین بار گفت «اف به اسکار»، هرگز فکرش را نمیکرد در بزرگترین استیج بازیهای ویدیویی جایزه بهترین بازی سال را از نیل دراکمن دریافت کند.
ماجراجویی دوازدهساعته و ترکیب لذتبخشش با المانهای پازل و پلتفرمر به قدری خوب در این بازی بالانس شدهاند که تا ساعتها میتوانید به تجربه این بازی بپردازید؛ برخلاف Way Out، این بازی حتی در حالت تجربه تکنفره هم میتواند لذتبخش و جذاب باشد اما توصیه جدی ما این است که بازی را در حالت دونفره با یکی از دوستان خود تجربه کنید تا متوجه عمق جذابیت هستههای گیمپلی این بازی شوید. با این که بازیهای چندنفره زیادی در سال ۲۰۲۱ منتشر شدهاند، اما بازیهای زیادی نیستند که به خوبی بتوانند حس همکاری بین دو پلیر را منتقل کنند و هر دو پلیر را به چالشی دعوت کنند تا بتوانند یکی از جذابترین تجربههای سال را برای پلیرها به ارمغان بیاورند.
Tales of Arise
هیچ شکی نیست که سبک نقشآفرینی به مرور زمان دستخوش تغییرات زیادی شده؛ المانهای نوبتی (Turn-Based) جایشان را بیشتر به المانهای پویا و زنده (Real-Time) دادهاند. بازی مثل Final Fantasy VII Remake به خوبی این موضوع را ثابت کرد اما اگر بخواهیم کمی تکنیکالتر بین بازیهای ۲۰۲۱ جستجو کنیم، نمیتوان بازی Tales of Arise را نادیده گرفت. المانهای غنی نقشآفرینی و ترکیبشان با ماجراجویی خارقالعاده چند نفره در طول بازی میتواند ساعتها سرگرمی را برای پلیرها در چنته داشته باشد.
این بازی حاوی یک پارتی است که چند دوست میتوانند با یکدیگر به تجربه بازی بپردازند؛ اضافه شدن افراد غریبه به پارتی بخش چندنفره بازی و قرار دادن تیم در یک ماجراجویی چالشبرانگیز اما جذاب میتواند باعث شود تا دوستها و همبازیهای خوبی را پیدا کنید. البته جلوههای بصری را فراموش نکردهایم که یکی از متفاوتترین آرت استایلها بین بازیهای امسال بود؛ آرت استایل این بازی با وام گرفتن از استایل نقاشی آبرنگ، یکی از چشمنوازترین عنوانهای سال ۲۰۲۱ است.
Kena: Bridges of Spirits
این بازی از بودجه چندان زیادی برخوردار نیست و توسط استودیوی Ember Lab ساخته شده و در دستهبندی بازیهای مستقل قرار میگیرد، اما حس و حالی که به پلیر منتقل میکند، کاملا شبیه به بازیهای انحصاری پلیاستیشن است. استودیوی سازنده این بازی یعنی Ember Lab در کارنامه خود در گذشته بیشتر به پروژههای انیمیشنمحور مشغول بود و با بهرهگیری از تجربیات سابق خود موفق به ساخت این بازی چشمنواز شدند؛ پالتهای رنگی پویای بازی به همراه انیمیشن تک تک المانهای بصری بازی آنقدر جذاب هستند که از تماشای آن خسته نخواهید شد.
وقتی به گیمپلی بازی میرسیم میتوانیم به راحتی الهامگیری از المانهای بنیادی فرنچایزهایی مثل Dark Souls, Zelda و Uncharted را ببینیم که البته ترکیب پرت و پلایی نیست بلکه از هر المان این فرنچایزها به متعادلانهترین شکل ممکن الهامگیری شده است. Kena: Bridges of Spirits میتواند به راحتی عنوانی باشد که تا ساعتها به تجربه آن بپردازید و همزمان یکی از فوقالعادهترین حسهای ماجراجویانه را در بین بازیهای سال ۲۰۲۱ پلیاستیشن ۵ را به مخاطب انتقال دهد.
Hitman 3
استودیوی IO Interactive از سال ۲۰۱۶ تا به امروز به خوبی نشان داد که لازم نیست برای ساخت بازی خوب و در مقیاس AAA حتما به ناشرهای بزرگی مثل Square Enix اتکا کرد و با ریبوت سری هیتمن با تگلاین World of Assassination، تکان بزرگی به این فرنچایز داد و قطعا این رویداد را میتوان یکی از مهمترین و موفقترین ریبوتهای تاریخ بازیهای ویدیویی نامید. بعد از موفقیت دو قسمت قبلی این فرنچایز ریبوتشده، کاملا طبیعی بود که IOI مجددا سراغ دنبالهای برای این سری برود و Hitman 3 آن دنباله خارقالعادهای بود که بار دیگر ثابت کرد سری هیتمن میتواند به صورت سالانه منتشر شود و همیشه جز محتویات داغ صنعت بازیهای ویدیویی قرار بگیرد.
قسمت سوم هیتمن شاید المان جدیدی برای ارائه نداشته باشد اما IOI تمام تلاش خود را کرده تا بتواند تمام المانهای جذاب قدیمی را صیقل دهد و ارائه بهتری برای آنها در نظر گرفته است. مراحل بازی بسیار جذابتر از گذشته هستند و همانطور که میتوانید حدس بزنید، راه و روشهای انجام ماموریتها هم با بهرهگیری از المانهای جذاب سندباکس، توانسته تا یکی از داینامیکترین تجربههای اکشن سال ۲۰۲۱ میلادی برای پلیرها باشد. ویژگی خارقالعاده دیگری که راجع به هیتمن ۳ وجود دارد، قابلیت اضافه کردن فایلها و اطلاعات دو قسمت قبلی هیتمن به این بازی است تا به قسمت سوم به چشم یک کلکسیون کامل از این فرنچایز نگاه کنیم.
Control: Ultimate Edition
بازی Control بدون شک یکی از مهمترین و بزرگترین لانچهای تاریخ استودیو Remedy Entertainment، خانه بازیساز محبوب فنلاندی یعنی سم لیک است و از همان ابتدا طرفداران بسیار زیادی را برای خود دست و پا کرد. از همان ابتدا هم این بازی لانچ و پورت بسیار بهتری روی PS4 داشت و حتی نسخه پی سی این بازی هم مانند نسخه پی اس ۴ کمنقص نبود و گریبانگیر مشکلات فنی متعددی بود. اما به لطف نسخه نسل نهمی این بازی حالا مشکلات متعدد فنی مثل افت فریم و گلیچهای عجیب و غریب همگی برطرف شدهاند و در کنار آن میتوانید تمام دی ال سیها و محتویات اضافهای که برای این بازی منتشر شده است را در یک پکیج دریافت کنید.
اگر اهل تماشای سریال باشید و سریال محبوب Twin Peaks را تماشا کرده باشید، میتوانید بازی Control را داستانی از استایل سایبرپانکی دنیای Twin Peaks بدانید. ترکیب جادویی سم لیک و میکاییل کاسورینن که در کارنامه مشترک خود بازی Quantum Break را دارند، بار دیگر ثابت کرد که Remedy Entertainment از معدود استودیوهای بازیسازی است که تک تک آثار او کمی جلوتر را نگاه میکند و راه را برای بازیهای مشابه باز میکند و میتواند منبع الهام بسیار خوبی برای استودیوها و پروژههایشان باشد. جلوههای بصری با چاشنی طیف رنگی قرمز و مشکی، گیمپلی هیجانانگیز، سرعتی، شلوغ و نوآورانه، موسیقی متن شاهکار با حضور افتخاری مجدد بند فنلاندی Poets of the Fall و داستانی درگیرکننده همگی از المانهایی هستند که تجربه Control: Ultimate Edition را به یکی از ماندگارترین تجربههای سال ۲۰۲۱ روی کنسول PS5 بدل میکند.
Spider-Man: Miles Morales
اینسامنیک گیمز یکی از بهترین مثالهای موجود برای اصطلاح «برنامهریزی خوب، نتیجه مطلوب» است. اینسامنیک گیمز در طی چند سال گذشته یکی از فعالترین استودیوها بوده که آثار او بازخوردهای رسانهای و اجتماعی بسیار خوبی داشته و از مهمترین بازیهای این استودیو میتوان به Marvel’s Spider-Man اشاره کرد که به صورت انحصاری برای PS4 منتشر شد. بازگشت قدرتمند اینسامنیک اما به همینجا ختم نشد و خیلی زود دو بازی انحصاری دیگر از این استودیو رونمایی شد که یکی از آنها در همین لیست و در اولین گزینه (Ratchet & Clanck: Rift Apart) قرار دارد. عنوان دوم بازی لانچ کنسول PS5 بود که در دنیای فرنچایز Marvel’s Spider-Man رقم میخورد، با این تفاوت که به جای پیتر پارکر این بار شخصیت مایلز مورالس در بازی نقشآفرینی میکند.
اساس گیمپلی بازی تغییر زیادی نسبت به قسمت قبلیاش که در سال ۲۰۱۹ منتشر شده بود ندارد اما سری ویژگی جدیدی به این بازی اضافه شده که تجربه دنیای اسپایدرمن را بیش از پیش جذاب میکند. تم برفی و کریسمسی این بازی هم موضوعی است که نمیتوان به راحتی از آن گذشت و لباس مشکی/قرمز مایلز در خیابانهای سفید منهتن و گشت و گذار در آن بدون شک از بهیادماندنیترین تجربههای سال ۲۰۲۱ میلادی است که تنها روی کنسول نسل نهمی پلیاستیشن یعنی PS5 ممکن است.
Assassins Creed Valhalla
چرا که نه؟ فرنچایز اسسینز کرید روی دور بسیار خوبی طی دو سه سال اخیر قرار گرفته و موفقیت Assassins Creed Odyssey مهر تاییدی بر این ادعاست. سال ۲۰۲۱ هم سال بسیار خوبی برای یوبیسافت بود؛ علاوه بر این که قسمت ششم فارکرای موفق شد تا یکی از بازیهای موفق چه از دید تجاری و فروش و چه از دید رسانهها باشد، قسمت جدید اسسینز کرید با نام والهالا با بهرهگیری از تاریخ غنی اسکاندیناوی، نورث و وایکینگها توانست یکی از بهترین تجربههای سال ۲۰۲۱ میلادی را برای پلیرها و به خصوص طرفداران سری اسسینز کرید رقم بزند.
بوی اسسینز کرید نسل نهمی حتی از نمایشهای این بازی هم سرازیر بود و خوشبختانه این بازی توانست به موفقیت تجاری بسیار خوبی برسد و قطعا یکی از بهترین قسمتهای دوره مدرن اسسینز کرید باشد. گیمپلی فرنچایز اسسینز کرید از قسمت Origins تغییر رویه محسوسی را به سمت نقشآفرینی داشت و در Odyssey این المانها بیشتر به چشم میآمدند؛ اما حالا دور از ذهن نیست که بگوییم Assassins Creed Odyssey عنوانی در سبک نقشآفرینی با المانهای ماجراجویی است که به خوبی ترکیب منحصر به فردی از این فرمول را در خود جای داده است. توصیه میکنم که حتما این بازی را تجربه کنید که یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۱ است و تجربه آن در PS5 قطعا لذت بیشتری دارد.
Astro’s Playroom
معمولا بازیهای داخل کنسول جذابیت زیادی را برای ارائه ندارند اما Astro’s Playroom که دنبالهای بر بازی Astro Bot: Rescue Mission است، توانست یکی از لذتبخشترین تجربهها روی کنسول PS5 باشد، زمانی که هنوز محتوای جدید و زیادی برای کنسول نسل نهمی پلیاستیشن منتشر نشده بود. برخلاف قسمت قبلی این فرنچایز، بازی Astro’s Playroom تمرکزی روی قابلیتها و پشتیبانی از PSVR ندارد اما سازندگان این بار تمام تلاش خود را کردهاند تا قابلیتهای Dualsense را روی این بازی به نمایش بگذارند و همین موضوع باعث میشود تا تجربه بسیار پویایی را حین تجربه این بازی داشته باشید.
بازی پسزمینه بسیار جالبی دارد؛ جریان بازی داخل سختافزار پلیاستیشن ۵ در جریان است و به این شکل میتوانید تمام طراحی داخلی و مهندسی فوقالعاده این کنسول را ببینید. المانهای پلتفرمینگ و دکمهزنی تمام عناصری هستند که این بازی را تشکیل میدهند و بازی هم تجربه کوتاهی است اما همین تجربه کوتاه بهترین نتیجه ممکنی است که میتوانید توسط آن قدرت کنسول جدید پلیاستیشن را بسنجید؛ از همه مهمتر، این بازی از زمانی که کنسول را خریداری میکنید به صورت رایگان در دسترستان قرار دارد، پس مجددا، چرا که نه؟
Demon’s Souls
بازی که انقلاب سولزلایکها را به راه انداخت؛ بازی که فرام سافتور را به یکی از مهمترین استودیوهای صنعت بازیهای ویدیویی بدل کرد و در نهایت بازی که یکی از بزرگترین جامعه گیمرها را تشکیل داد. Demon’s Souls اولین قسمت از فرنچایز محبوب Souls-Borne است که از همان ابتدا مورد توجه گیمرها و رسانهها قرار گرفت و شاید ترند اولیه این بازی به لطف چالش غیرقابل تحمل و عجیب بازی بود اما به مرور زمان این بازی توانست توجه بیشتری را به لطف گیمپلی منحصر به فرد خود جلب کند. هیدتاکا میازاکی افسانهای خالق این بازی بود که از همان ابتدا نشان داد که مهارت خاصی در جهانسازی خاص و Loreهای داستانی بهیادماندنی دارد و ترکیب این کارگردان ماهر با تیم توسعه خوشذوق From Software توانست چنین فرنچایز تاثیرگذار و انقلابی را رقم بزند.
Demon’s Souls در حقیقت ریمیکی بر نسخه ابتدایی این بازی بود که به صورت انحصاری برای PS3 منتشر شده بود و این بازی آنقدر مشکلات گرافیکی و فنی زیادی داشت که متاسفانه چندان به مذاق گیمرها خوش نیامد اما از همان ابتدا مشخص بود که این بازی پر از المانهای جذاب در گیمپلی و بخش داستانی است. نسخه ریمیک بازی ادای احترام مجددی به این فرنچایز و البته فرصت دیگری برای پلیرها بود که با اولین قسمت این سری ارتباط بگیرند و متوجه شوند که دنیای سولز، از کجا شروع شد. فکر نکنم نیازی به گفتن باشد که چقدر تجربه این بازی میتواند لذت بخش باشد؛ البته اگر علاقه به بازیهای چالشانگیز دارید.
Scarlet Nexus
اگر به بازیهای استودیو Platinum Games به خصوص بازیهایی مثل Bayonetta و Astral Chain علاقه دارید، شک نکنید که Scarlet Nexus همان بازی است که میتواند جایگزین عنوانهای ذکر شده در سال ۲۰۲۱ میلادی و در نسل نهم باشد. با این که نمایشهای بازی در ترند دنیای گیمینگ قرار داشت اما متاسفانه این ترند، چندان که باید ماندگار نبود. البته این بازی در محض انتشارش یعنی تابستان ۲۰۲۱ میلادی توانست تا حد زیادی از رویدادهای مهم صنعت باشد اما خیلی زود به دست فراموشی سپرده شد که البته این ایراد را میتوان به تیم توسعه بازی گرفت که به پشتیبانی درست از این بازی ادامه ندادند. اما حتی اگر این بازی به مرور فراموش شده باشد، نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که Scarlet Nexus یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۱ برای PS5 است.
شاید مهمترین المان بازی Scarlet Nexus را بتوان گیمپلی و به خصوص سیستم مبارزه بازی دانست که از سریعترین گیمپلیهایی است که میتوانید بین بازیهای ویدیویی تجربه کنید. ترکیب شدن المانهای هک اند اسلش به همراه یک سری نوآوریهای خارقالعاده مانند استفاده از قابلیتهای تلهپاتیک و تکان دادن اجسام تنها با قدرت ذهن و استفاده از اجسام باعث شده تا به راحتی بتوانید ساعتها به قلع و قمع کردن دشمنهای داخل بازی بپردازید و حتی یک لحظه هم از کنار همچیدن چندضربها (کمبو) خسته نشوید.
Immortals Fenyx Rising
یوبیسافت از جمله کمپانیهایی است که در دهه اخیر بازیهای بسیار موفقی را با المان مهم و محبوب «جهان آزاد» ارائه داده که این ویژگی را به خوبی در فرنچایزهایی مثل اسسینز کرید و فارکرای دیدهایم و با انتشار هر قسمت جدیدی از این فرنچایزها، انتظار گیمرها برای تجربه بازی با دنیای بزرگ بیش از پیش میشود. بازی Immortals Fenyx Rising از آی پیهای جدید یوبیسافت است که مثل دیگر بازیهای محبوب یوبیسافت توجه ویژهای در ارائه دنیای بزرگ و پر از ماموریتهای مختلف برای کندوکاو و کاوشگری دارد.
این بازی شبیه ترکیبی از سری اسسینز کرید و افسانه زلدا است که با ماموریتهای فرعی جذاب و درگیرکننده پلیر را مجبور میکند تا ساعات زیادی را در طول تجربه بازی به کاوش محیط بپردازد. به خاطر تاکید بر این المان، بازی بیشتر حالت سندباکس دارد و به پلیر دستورالعملی را ارائه نمیدهد تا کسی را مجبور به طی کردن مسیر خطی و یکنواخت در بازی کند. به طور حتم شما هم با علاقه زیاد یوبیسافت به درگیر کردن عنوانهایش با افسانههای تاریخی آشنایی دارید و در این بازی روی افسانههای یونان تمرکز و تاکید زیادی شده است؛ فکر کنم از اسم Fenyx (ققنوس=Phoneix) متوجه این موضوع شده باشید.
Sackboy: A Big Adventure
بازی سکبوی شاید دستکم گرفتهشدهترین عنوانی باشد که تا به امروز برای PS5 منتشر شده باشد و دلیل اصلی این موضوع هم میتوان مارکتینگ ضعیف و اشتباهات استراتژی آن در نظر گرفت. این بازی در هفته انتشار کنسولهای PS5 و Xbox Series X/S منتشر شد و همین موضوع باعث شد تا Sackboy: A Big Adventure تشنه توجه رسانهای باشد اما متاسفانه آن توجهی که باید را دریافت نکرد. اما هر چقدر که بیشتر میگذرد، بیشتر متوجه این موضوع میشویم که Sackboy: A Little Adenture میتواند یکی از بهترین پلتفرمینگهایی باشید که نسل نهم برای ارائه دارد.
این بازی اسپینآفی از فرنچایز محبوب LittleBigPlanet است که برخلاف خیلی از اسپینآفهای فرنچایزهای مشابه، این بازی توانست موجی از نوآوری و تعریفی جدید را به اسپین آف متفاوت بیاورد و تجربه آن میتواند ساعتها سرگرمی را به همراه خود داشته باشد. تجربه این بازی چالش زیادی ندارد اما پویایی و روان بودن بازی آنقدر دلچسب است که میتوانید به این موضوع پی ببرید که LittleBigPlanet میتواند یکی از فرنچایزهای مهم نسل نهم بازیهای ویدیویی برای پلیاستیشن باشد.
شروع طوفانی PS5
سال ۲۰۲۱ قطعا شروع ماجراجویی PS5 بود که ماجراجویی بسیار خوب و موفقیتآمیزی برای خانواده سرگرمی سونی بود؛ سال جدید میلادی یعنی ۲۰۲۲ میتواند دنباله رو موفقیتهای ۲۰۲۱ باشد و با انتشار بازیهایی مثل God of War: Ragnarok و Horizon: Forbidden West، بازار انحصاریهای پلیاستیشن میتوانند درخشانتر از گذشته باشند؛ این در حالی است که شایعههای زیادی از بازی جدید استودیو ناتی داگ هم وجود دارد اما شاید بازی (احتمال آی پی جدید) ناتی داگ به سال ۲۰۲۲ میلادی نرسد.