۱۰ بازی فوقالعاده که احتمالا دنبالهای برایشان منتشر نخواهد شد
به نظر شما چه بازیهایی در این لیست حضور دارند؟ قبل از باز کردن مقاله حدس بزنید!
این روزها دریافت دنباله بر بازیهای ویدیویی جذاب به یک روتین تبدیل شده است و استودیوهای بازیسازی، زمانی که موفقیت هر کدام از عناوین خود را احساس کنند به هر شکلی که دوست داشته باشند، سعی میکنند دنبالهای بر بازیشان توسعه بدهند تا بلکه بتوانند دوباره آن موفقیت را تکرار کنند.
البته این موضوع گاهی برنامهریزیشدهتر پیش رفته و بعضی اوقات سازندهها حتی قبل از این که به سراغ ساخت بازی بروند، اثرشان را به عنوان یک فرنچایز به رسمیت میشناسند و از همان ابتدا میدانند که بازی که توسعه میدهند، در آینده دنبالهای خواهد داشت. این موضوع را به راحتی در عناوینی مثل Telltale’s The Walking Dead هم دیده بودیم.
اما تا به حال فکر کردهاید که کدام بازیهای ویدیویی با تمام جذابیتی که دارند و موفقیتی که کسب کردهاند، به احتمال زیاد دنبالهای دریافت نخواهند کرد؟ فکر کردن به این موضوع بسیار سخت است. چون زمانی که یک بازی موفق میشود و ما هم آن بازی را دوست داریم، ته دلمان دوست داریم که دنبالهای برای این بازی منتشر شود تا آن را تجربه کنیم.
اما بازیهایی وجود دارند که از این موضوع مستثنی هستند و قرار نیست که (به احتمال خیلی زیاد) دنبالهای برای آنها دریافت کنیم. در این مطلب قرار است که به معرفی ۱۰ بازی ویدیویی بپردازیم که احتمالا و متاسفانه دنبالهای برای آنها دریافت نخواهیم کرد. با کاروتک همراه باشید.
Portal 2
فکر کنم که بتوانیم به راحتی تمام کاتالوگ بازیهای کمپانی Valve را در این لیست قرار بدهیم اما شاید اگر این لیست را با Portal 2 شروع کنیم، بسیار سنجیدهتر باشد. متاسفانه این تبدیل به یک شوخی و جک در صنعت بازیهای ویدیویی شده که Valve بلد نیست که بیشتر از ۲ بشمارد و تا به حال هر فرنچایزی که آغاز کرده، سومین قسمت را به خود ندیده است. کافی است که نگاهی به لیست فرنچایزهای این کمپانی بیندازیم.
- Half-Life
- Team Fortress
- Left 4 Dead
- Portal
- Dota
همه این بازیها تنها تا شماره ۲ منتشر شدهاند و یکی از جوکهای دنبالهدار و طولانی صنعت بازیهای ویدیویی، مربوط به طرفداران هف لایف است که منتظر تایید توسعه بازی Half-Life 3 هستند. اما اینجا بحث تنها مربوط به HL نیست و بازی Portal هم بدین شکل است؛ بازی که یکی از ماندگارترین آثار Valve محسوب میشود.
قسمت دوم Portal یکی از بهترینهای تاریخ است که توانست از هر لحاظ یک موفقیت قطعی محسوب باشد. چه از لحاظ فروش و چه از لحاظ جذب مخاطب. این بازی درست از روز انتشارش یک شاهکار قلمداد شد و تقریبا هر کسی که این عنوان را تجربه کرد، عاشق این بازی شد و تعداد افرادی که این عنوان را تجربه کردهاند، به هیچوجه کم نیست.
این بازی تا همین امروز هم به راحتی به عنوان یکی از بهترینهای تاریخ یاد میشود. دلیل آن هم بهخاطر داستان خارقالعاده و گیمپلی هوشمندانه آن است و این تنها دو المان کلی جذاب بازی هستند که در میان دهها المان جذاب دیگر میدرخشند. از لحاظ تجاری هم بازی بسیار موفق بود.
اما متاسفانه مدت زمان زیادی است که کمپانی Valve تمرکزی روی سخت بازی ندارد و تمرکزش روی فروشگاه دیجیتالیاش یعنی استیم و در حال حاضر کامپیوتر کوچکش یعنی Steam Deck است. آیا روزی را میبینیم که دوباره فرنچایز Portal را ببینیم؟ اخیرا نویسنده این بازی گفته بود که علاقه زیادی به نوشتن قسمت سوم دارد.
Left 4 Dead 2
گفته بودیم که از Valve انتخابهای زیادی داریم! بازی Left 4 Dead 2 یکی دیگر از همین فرنچایزها است که به راحتی میتوانست دنبالهای دریافت کند که متاسفانه به همان دلیل مشکلات حجیم ولو با ریاضی و عدم توانایی آنها به شمردن بیشتر از عدد ۲، تا به حال خبری از این فرنچایز نشده است.
البته اگر بخواهیم واقعبین باشیم، احتمال انتشار دنبالهای برای Left 4 Dead 2 بسیار بیشتر از توسعه دنباله Portal است؛ چون این بازی زحمت کمتری دارد و با پشتیبانی آنلاین از این بازی میتوان موفقیت تجاری بیشتری را به همراه داشت. اما حتی با این وجود هم شانس انتشار Left 4 Dead 3، آنقدری که فکر میکنید زیاد نیست.
در گذشته مدتی بود که Valve قصد داشت قسمت سوم Left 4 Dead را توسعه بدهد و این موضوع تقریبا تایید شده بود، اما مدتی گذشت و به طور خیلی مشکوکی، این پروژه به خاطرهها پیوست و حتی اعتراض هواداران باعث نشد که Valve سکوتش را از بابت عدم توسعه و عدم انتشار قسمت سوم L4D بشکند.
از آخرین قسمت از این فرنچایز تا به حال، بازیهایی بسیار شبیه به آن منتشر شدند. به عنوان مثال بازی Back 4 Blood هم در سال گذشته منتشر شد که توسط خالقهای Left 4 Dead ساخته شد اما نتوانست به خوبی آن باشد و Back 4 Blood هم با تمام جذابیتی که داشت، زیر سایه عظیم L4D، مخفی ماند.
شاید در آینده نه چندان دور شاهد تایید شدن قسمت سوم این بازی باشیم؛ چون بیشتر از هر بازی دیگری، این احتمال وجود دارد که Left 4 Dead 3 توسط Valve تایید شود. اما در حال حاضر Valve معیارها و اولویتهای دیگری برای ادامه مسیرش دارد و توسعه بازیهای ویدیویی بسیار از اولویتهای این کمپانی کمرنگ شده است.
Burnout Paradise
استودیوی Criterion Games را با ساختن بازیهای ریسینگ آرکید میشناسیم که تا به امروز بازیهای بسیار شایستهای را در این سبک توسعه داده است. اما این استودیو هر بازی که ساخته، هیچکدام نتوانسته به محبوبیت فرنچایز Burnout Paradise باشد. حتی عدهای معتقدند که بازی Burnout 3: Takedown بهترین بازی ریسینگ تمام ادوار است.
بعد از این عنوان، بازی Burnout Revenge منتشر شد که دنبالهای مناسب و جذاب محسوب میشود و سپس بعد از آن Burnout Paradasie منتشر شد که برداشتی جهانباز از این فرنچایز بود که تمامی المانهای محبوب این سری را در خود جای داد و توانست مخاطبها را با استایلی جدید از این سبک آشنا کند که نمونه آن را در صنعت بازیهای ویدیویی بسیار کمتر دیدهایم. فرمولی که در Burnout استفاده شده بود آنقدر جذاب و به یادماندنی بود که تا همین امروز تجربه آن جذابیت خاص خودش را دارد.
به لطف موفقیت رسانهای که این بازیها داشتهاند و ستایشی که از سمت منتقدان مختلف دریافت کردهاند، خیلی زود این موفقیت رسانهای به موفقیت تجاری بدل شد و از لحاظ فروش هم این بازیها توانستند به سطوحی دست پیدا کنند که بازیهای ریسینگ کمی را دیدهایم که موفق به انجام آن شده باشند.
اما به نظر میرسد که الکترونیک آرتز چندان اهمیتی به این موضوع نمیدهد و بیشتر از هر چیزی، این کمپانی تمرکز خودش را روی فرنچایز ریسینگ Need for Speed گذاشته است. حتی استودیوی Criterion Games هم توجه چندانی به این موضوع نداشته است و آنها هم به ساخت نید فور اسپید مشغول هستند و از این بابت خوشحالند.
چند سال پیش ریمستری برای بازی Burnout Paradise منتشر شد و شاید آن ریمستر نزدیکترین حالت به دریافت Burnout جدید در مارکت بازیهای ویدیویی باشد. سناریویی در حال حاضر وجود ندارد که الکترونیک آرتز به توسعه و انتشار قسمت جدیدی از این فرنچایز فکر کند. باید دید که چه آیندهای درانتظار Burnout است. شاید این فرنچایز به گورستان بازیهای ویدیویی بدل شده است.
Okami
اگر با این فرنچایز آشنایی داشته باشید، از همان ابتدا مطمئن بودید که قرار است اسمی از Okami در این لیست آورده شود. البته چند سال پیش عنوان جدیدی از این فرنچایز به نام Okamiden روی کنسول نینتندو سوییچ دیافت کردیم اما منظور ما در این سناریو، انتشار بازی تمام AAA با المانهای مقیاس بزرگ برای کنسولهای فعلی است.
البته Okami مانند بازیهایی که تا به حال نام بردیم از لحاظ تجاری چندان موفق نبود و شاید به همین دلیل است که تا به امروز دنبالهای جدید بر اوکامی دریافت نکردهایم. کاملا هم قابل درک است؛ گیمرها در آن زمان چندان با سبک و سیاق سازندهها و دنیای اوکامی آشنا نبودند. اما در حال حاضر جای خالی اوکامی به خوبی احساس میشود و شاید حالا بهترین وقت باشد که قسمت جدیدی از این فرنچایز منتشر شود.
چندی پیش بود که سازندههای Okami، دوباره این بازی را برای کنسولهای نسل جاریاش منتشر کردند و توانستند از لحاظ فروش به دستاوردهای خوبی برسند و این فروش نشان داد که گیمرهای نسل جدید آماده پذیرش اوکامی هستند و این دنباله احتمالی میتواند فروش بسیار خوبی را داشته باشد.
در حال حاضر خیلی بعید به نظر میرسد که دنبالهای برای Okami منتشر شود. اما شاید در آینده نه چندان دور شاهد انتشار قسمت دوم این بازی با نام Okami 2 باشیم. البته این اتفاق به این زودیها نخواهد افتاد و تنها اتفاقی مثل متفق القول شدن طرفداران این سری و طوفان هشتگ میتواند قسمت بعدی این فرنچایز را به ارمغان بیاورد.
Bully
و این راکستار لعنتی! فکر کنم یکی از بیشترین صحبتهایی که طی چند سال اخیر برای دریافت دنباله در بین بازیهای ویدیویی شده، دنباله بازی Bully است. هر از چندگاهی شایعههای مختلفی راجع به توسعه قسمت جدید Bully در سطح فضای مجازی منتشر میشود و متاسفانه راکستار عزیز سریعا بیانیهای منتشر کرده و وجود هرگونه مراحل تولید برای دنباله «بولی» را تکذیب میکند.
راکستار در حال حاضر به نظر میرسد که تمام تمرکز خود را روی Red Dead Redemption و به خصوص Grand Theft Auto گذاشته است. طی چند سال اخیر به جز Red Dead Redemption 2، تنها شاهد انتشار بستههای الحاقی مختلف برای GTA Online بودهایم. حتی هیچ خبری از دیگر فرنچایزهای مایکروسافت مثل Max Payne، Rockstar Game Presents Table Tennises، Manhunt و Midnight Club نیست.
راکستار تمام تمرکز خود را روی پروژههایی گذاشته است که تمام سود مالی هستند و به دنبال نوآوری در تولید بازیهای ویدیویی نیست. در گذشته راکستار بیشتر اهل ریسک کردن بود و بازیهای نوآورانهای را توسعه میداد. اما حتی دنبالهای بر Bully که بدون شک این بازی هم میتواند موفقیت تجاری قابل قبولی برای راکستار باشد هم از طرفدارانش دریغ میکند.
این لیکها و افشاهای مختلف هم هیچکدام رضایتبخش نیستند و راکستار نشان داده است که به راحتی میتواند این افشاها را تکذیب کند. تا تایید شدن نهایی Bully 2 توسط خود راکستار و Take-Two Interactive نمیتوان به دیگر اخبار اکتفا کرد و باید دید که آیا بالاخره این اتفاق میافتد یا نه.
البته رییس Take Two چندی پیش اعلام کرد که تا پایان سال ۲۰۲۵، کمپانی راکستار قصد دارد که حدود ۸ ریمستر و ریمیک منتشر کند که احتمالا یکی از آنها مربوط به ریمیک بازی Bully برای کنسولهای نسل نهمی و کامپیوتر شخصی است. اما این ریمیک هیچوقت جای دنباله بولی را برای طرفداران نخواهد گرفت.
Warcraft 3
خودمان هم متاسفیم که این بازی در لیست ما قرار دارد. با این که در حال حاضر World of Warcraft هنوز به قدرت و قوت خود باقی است و ادامه میدهد، اما نباید فراموش کنیم که WoW چهره این فرنچایز شده و در حقیقت اسپینآفی بر بازی رئال تایم استراتژی Warcraft است. حالا از آن زمان چندین سال است که میگذرد و به نظر میرسد که به این زودیها هم قرار نیست که خبری از آن دوران باشد. به خصوص که حالا اکتیویژن بلیزارد با هم ادغام شدهاند و تمرکز و اولویتبندی این استودیوها به طور کلی فرق کردهاند.
کاملا سخت است که تصور کنیم در آینده قرار است که بازی در سبک رئال تایم استراتژی با نام Warcraft 4 تولید شود چون در حال حاضر این کمپانی به دنبال افزایش سود بازیهای خودش است و احتمالا سود چندانی در توسعه یک بازی استراتژی در نسل نهم بازیهای ویدیویی نباشد و بیشتر تمرکز آنها در توسعه بازیهای آنلاین با دوز اکشن بالا است.
حتی اگر هم بخواهیم راجع به اولویت وارکرفت صحبت کنیم، این موضوع به انتشار بستههای الحاقی مختلف برای World of Warcraft و توسعه بازیهای موبایلی مختلف خلاصه میشود. حتی طی چند وقت اخیر، بلیزارد چندین بازی موبایلی جدید از دنیای وارکرفت و دیابلو رونمایی کرد که اگر هزینه و زمان توسعه آنها را صرف دنباله وارکرفت میکرد، احتمالا تا به حال بازی Warcraft 4 رونمایی شده بود.
شاید حالا که اکتیویژن بلیزارد توسط مایکروسافت خریداری شده، مایکروسافت دید بهتری به این موضوع داشته باشد و در آینده خبری از قسمت چهارم وارکرفت شود. به هر حال باید امیدوار باشیم که چنین فرنچایز جذاب و دوستداشتنی به گورستان بازیهای ویدیویی نپیوندد و سهم طرفداران از آن تنها بستههای الحاقی World of Warcraft با کیفیت تنازلی به مرور زمان نباشد.
Brutal Legend
بازی Brutal Legend از لحاظ تجاری هم بازی موفقی بود اما نه به اندازه بازیهایی که قبلتر نام بردیم. اما به عنوان یک بازی مستقل به قدری موفق و محبوب بود که ساخته نشدن دنبالهای برای این بازی کمی زیر سوال برود. با این که بازی فروش فکبراندازی نداشت اما همواره ساختار آن به قدری جذاب بود که میتوانستید تمام طول گیمپلی بازی را در یک نشستن انجام دهید و از تجربه آن نهایت لذت را ببرید.
تعداد افرادی که از تجربه این بازی لذت بردند کم نیستند. یعنی از جامعه آماری که این عنوان را تجربه کردند تقریبا اکثر آنها قبول دارند که تجربه بازی برای آنها بسیار هیجانانگیز بوده است. البته تقصیری هم ندارند؛ این بازی کاملا نوآورانه بود و با داشتن طنازی محسوس در آن هیچوقت در بازی احساس خستگی نمیکردید. اما تنها طنازی موجود در بازی نبود که آن را ارزشمند میکرد.
گیمپلی جذاب بازی هنوز هم به عنوان یکی از ماندگارترین هک اند اسلشهای تاریخ یاد میشود. روند خطی بازی به قدری خوشریتم بود که به راحتی ساعتها به تجربه آن مشغول میشدید و از نتیجه نهایی لذت میبردید. بازی توانست با همین المانهای جذابش چند میلیون نسخه را بفروشد، پس به طور کلی نمیتوان گفت آن قدر هم از لحاظ فروش موفق نبوده.
این بازی حاصل همکاری اکتیویژن و استودیوی Double Fine بود و در دورهای این صحبت به وجود آمد که دنبالهای برای این بازی ساخته شود اما هیچوقت به سرانجام نرسید. اما نکته جالب اینجاست که هم اکتیویژن و هم دابل فاین توسط مایکروسافت خریداری شدند. پس دور از انتظار نیست که در آینده چه دور چه نزدیک، خبری از ساخته شدن دنباله این بازی در سطح اینترنت منتشر شود. تنها کافی است که کمی صبر کنیم.
راستی نکته جالب اینجاست که برای صداپیشه و چهره کلی شخصیت این بازی از جک بلک افسانهای و دوست داشتنی استفاده شده که یکی از المانهای بازی محسوب میشود که طنازی آن را به هیچوجه نمیتوان نادیده گرفت. امیدواریم که در آیندهای نه چندان دور خبری از ساخته شدن دنباله این بازی منتشر شود؛ اما در حال حاضر احتمال آن بسیار کم است.
Metal Gear Rising: Revengeance
هر چیزی که به فرنچایز Metal Gear مربوط بشود، درد حال حاضر مرده به نظر میرسد. آخرین باری که شاهد انتشار نسخهای از فرنچایز متال گیر بودیم، مربوط به بازی Metal Gear Survive بود که افتضاحی در کارنامه کاری کونامی و البته در کل فرنچایز محسوب میشد. البته نبودن هیدیو کوجیما به عنوان ناظر در این پروژه هم دلیل به خصوصی در این افتضاح بود.
اما در متال گیر رایزینگ همه چیز فرق داشت. این بازی تنها المانهای داستانی از متال گیر را الهام گرفته بود و استودیوی Platinum Games به طور کلی برداشت خودش را از این فرنچایز خلق کرد. نکته جالب اینجاست که آنها به دنبال کارکتری رفتند که به نظر خیلیها فراموش شده بود اما رایدن به خوبی توانست در این بازی جا بگیرد و یکی از بهترین تجربههای هک اند اسلش نسل هفتم بازیهای ویدیویی را رقم بزند.
اما در این لیستی که نوشتهایم، شاید با قدرت بتوان گفت که به هیچوجه قرار نیست در آینده دنبالهای برای بازی Metal Gear Rising: Revengeance دریافت کنیم. چند سال پیش چندین اسکرین شات از قسمت دوم این بازی منتشر شده بود اما هیچوقت خبری از آن نشد؛ تا این که وارد دورهای شدیم که کونامی به طور کلی وارد سکوت رسانهای شد و تا به امروز اصلا مشخص نیست که این کمپانی در حال انجام چه کارهایی است و آیا به زودی خبری از بازی جدید این کمپانی می شود یا نه؛ چه برس به بازی متال گیر رایزینگ.
در حال حاضر حتی امیدی به فرنچایز اصلی این عنوان یعنی Metal Gear Solid هم نیست که قسمت جدیدی از آن منتشر شود؛ چه برسد به قسمت جدیدی برای متال گیر رایزینگ که برای فرنچایز MGS، جز بازیهای فرعی محسوب میشود. اما تصور کنید که دوباره رایدن را در این بازی با کاتانای افسانهایش ببینیم که در حال پاره کردن فلزهای متال گیرها است! خودم امیدوارم که بتوانم چنین چیزی را دوباره تجربه کنم.
Bloodborne
باورم نمیشود که بلادبورن هم در این لیست قرار دارد. اما مهم نیست که چقدر سعی کنیم خودمان را آرام کنیم که شاید به زودی خبری از قسمت دوم این فرنچایز شود؛ به هر حال واقعیت این است که بعید به نظر میرسد، پلیاستیشن در برنامههای آینده خود بلادبورن را قرار دهد. قسمت اول این بازی به عنوان عنوانی انحصاری برای پلیاستیشن ۴ منتشر شد اما تا همین امروز هم طرفداران این فرنچایز منتظر انتشار این بازی روی کنسولهای نسل نهم هستند.
حتی بعضی از پی سی گیمرها هم دائما به پلیاستیشن اعتراض میکنند که چرا در کنار بازیهای ویدیویی که تا به حال از انحصار خارج کرده و برای کامپیوترهای شخصی در مرحله انتشار قرار داده، بازی Bloodborne را قرار نمیدهد. اما حتی دریافت یک ریمستر ساده از بلادبورن هم در حال حاضر بعید به نظر میرسد، چه برسد به زحمت ساختن دنبالهای برای این بازی؟
در حال حاضر هم پلیاستیشن و هم استودیوی سازنده این عنوان یعنی From Software آنقدر سرشان شلوغ است که کاملا ساخته شدن این بازی بعید به نظر میرسد. پلیاستیشن چندین بازی انحصاری دارد که باید به آنها بپردازد و فرام سافتور هم اخیرا بازی Elden Ring را منتشر کرده و با توجه به سابقه این استودیو، میتوان انتظار داشت که این استودیو در حال حاضر روی بسته الحاقی معرفینشده این بازی کار میکند.
بلادبورن به راحتی یک از موفقترین بازیهای انحصاری پلیاستیشن بود. بازی که به خاطر تجربه این بازی فروش کنسول هم بیشتر شده بود. با اقتباس گرفتن از دنیای دارک سولز، بلادبورن بال و پر بیشتری به این فرنچایز داد و دنباله معنوی برای سولز محسوب میشد. همه چیز در این بازی بهتر و جذابتر شده بود و هر چقدر هم که به سمت جلو حرکت میکنیم، بیشتر متوجه میشویم که چرا بلادبورن به معنای واقعی کلمه، کلاس درس بازیسازی است.
Manhunt
و در نهایت باز هم راکستار! یکی از بازیهای کاملا رادیکالی و حاشیهای راکستار بدون شک منهانت است که تا به امروز هم یکی از بازیهایی است که بیشترین ممنوعیت را روی آن پیادهسازی کردهاند. این بازی به خاطر خشونت بیش از حدی که در خود جای داده باعث شد تا از همان ابتدا انتقادهای منفی نسبت به آن بسیار زیاد باشد. تا حدی که بعضی از کشورها مثل استرالیا و چین، انتشار این بازی را در کشور خود ممنوع اعلام کردند.
بازی Manhunt در دو قسمت منتشر شده که در آن شخصیت اصلی باید به انجام ماموریتهای مختلف بپردازد؛ نکتهای که در این بازی حرف اول و آخر را میزند، کشتن است. در بازی میتوانید تمام دشمنان را به طریق مختلفی بکشید. سلاحهای مختلفی در بازی وجود دارد که انیمیشنهای مخصوص خودشان را دارد و هر سلاح یک انیمیشن کشتن وحشیانه در خود جای داده است که تماشای کامل آنها برای هر کسی ممکن نیست.
با این که بازی واقعا خشن است، اما تجربه مجدد دنبالهای بر این بازی یکی از نکاتی است که شاید فقدان آن در نسل جدید بازیهای ویدیویی به شدت احساس میشود. با این که قشر جدید گیمرها بیشتر به دنبال بازیهای رنگیتر و فانتزیتر هستند، اما پس زمینه تاریک و سیاه این بازی آغشته به خون یکی از نکتههایی بود که تا به امروز نظیر آن را در بین بازیهای ویدیویی ندیدهاید.
کاملا بعید به نظر میرسد که راکستار بخواهد وارد مرحلهای شود که دوباره شکایتهای زیاد را به سمت خود جلب کند و بخواهد وارد دادگاههای مختلف شود؛ اما واقعا دلمان برای یک منهانت جدید و آن خشونت بیپرده و بیسانسورش تنگ شده که بار دیگر در دنیای خشن راکستار غرق شویم.
سخن آخر
این لیست به هیچوجه کامل نیست. این لیست را میتوان تا دهها مورد دیگر ادامه داد که تنها با یک فکر کردن ساده میتوانیم به مواردی مثل Project Siren، Killzone و حتی Resistance فکر کنیم. اگر هم بخواهیم که سراغ بازیهای خیلی قدیمیتر برویم، بازیهایی مثل Syphon Filter و Dino Crisis وجود دارند.
نظر شما راجع به این لیست چیست؟ به نظر شما روزی میرسد که این بازیها دنبالهای دریافت کنند؟ اگر شما این مطلب را نوشته بودید، چه بازیهای دیگری به این لیست اضافه میکردید؟