نظر شما – آخرین بازی که شما را از لحاظ گرافیکی هیجان زده کرده چیست؟
برای تعریف و توصیف یک بازی رایانهای شاید گرافیک تنها نکته آن نباشد، اما بی اهمیت هم نیست. در دنیای بازیهای امروزی دو گروه از بازیکنان وجود دارند که یا به دنبال عناوین واقعگرایانه هستند یا به دنبال فرار از دنیای شبیهسازی شده انسانها در بازیهای کامپیوتری که این گروه خود میتواند خود را با بازیهای پلتفرمر دو بعدی هم سرگرم کنند. برای من گرافیک مهمترین وجه یک بازی کامپیوتری است و در این مقاله میخواهیم نظر بعضی از کارشناسان حوزه ویدئوگیم را در خصوص آخرین بازیای که در این زمینه آنها را به وجد آورده چیست؟ برای مطالعه ادامه این مقاله با کاروتک همراه باشید.
اگر از شما سؤال شود که ویژگی یک گرافیک در بازیهای رایانهای چیست، چه پاسخی میدهید؟ استخوان بندی شخصیتها و طراحی محیط مثل بازی The Last of Us؟ قابلیت رهگیری پرتو به شکل عالی مثل بازی Control و Marvel’s Spider-Man؟ فیزیک آب در بازی چون Sea of Thieves یا حتی یک محصول تمام و کمال مثل Red Dead Redemption 2؟ آیا اینها پاسخ شما است؟ البته که پاسخ درستی است و هر یک از محصولات بالا و حتی بازیهایی که حتی اسمی از آنها هم گفته نشده، میتوانند نمونه بارز یک محصولی باشد که حس و حال یک دنیای واقعهگرایانه را به ما القا کند. ما اینجا عملکرد فنی آنها را بررسی نمیکنیم، بلکه میخواهیم در خصوص عناوینی صحبت کنیم که اگر اهل بازیهای واقعهگرایانه باشید، باید آنها را به خوبی بشناسید.
آخرین بازیای که از لحاظ گرافیکی شما را مجذوب خود کرد چه بود؟
بیاید نظر اصحاب رسانه را در این خصوص بدانیم:
مولی تیلور (Mollie Taylor): “یک بازی جدید که نه اما من چندماه پیش بازی Final Fantasy 13 را تجربه کردم و با گرافیک خوبی که داشت، نظر من را جلب کرد. در مورد آن بازی هرچه میخواهید بگویید [ حتی از وضعیت پورت نسخه PC] اما من همیشه طرفدار آن بودم و و گرافیک این بازی بیش از یک دهه است که به طرز خارقالعادهای ارتقاء یافته و بسیار چشمگیر شده، به گونهای که نمیتوان از آن به عنوان یک نکته مثبت گذشت. فضای خیره سازی هارد اکسترنال من به طرز شگفتانگیزی با اسکرینشاتهای محشری که از این بازی تهیه کردهام پر شده است. هریک از شخصیتهای این بازی از لحاظ بصری ویژگیهای فنی زیادی دارند و مناطقی چون Sunleth Waterscape و Nautilus برای تماشای یک محیط زنده لذت بخش هستند. جدی میگویم، این بازی را امتحان کنید و ببینید که چقدر گرافیک آن زیبا و عالی است.”
جیکوب ریدلی (Jacob Ridley): “در حال حاضر چیزی که به یاد میآورم دو بازی است که بهترینها را از خود ارائه دادهاند. بازی Assassin’s Creed: Valhalla و Hunt: Showdown چیزی است که من از این صنعت میخواهم و آنها بهترین گرافیک فنی را برای من ارائه کردهاند. من میخواهم بگویم که بهطور مختصر برخی از مراحل بازی محشر The Ascent را هم امتحان کردم. این یک محصول فوقالعاده است؛ هرچند که من هنوز به اندازه کافی آن را تجربه نکردم که به فاکتورهای عالی و هیجانی این بازی دسترسی داشته باشم.”
کریستوفر لیوینگستون (Christopher Livingston): “من به اندازه کافی خیلی خوششانس بودهام تا بازی جدید آقای دین هال (Dean Hall) یعنی Icarus که در سبک بقا تولید میشود قبل از به پایان رسیدن مهلت آزمایش نسخه بتا در ماه آگوست را تجربه کنم و واقعا عاشقش شدهام. سرزمینهای این بازی زیبا و طوفانهای آن وحشتناک است و درست زمانی که یک صاعقه به درختی برخورد میکند و آن را به آتش می کشد، ملالی برای فرار نیست و باید ایستاد و به این زیبایی خلق شده نگاه کنیم. سرزمینهای این بازی جای جالبی است که میتوانید در آن یک کابین ساخته و زندگی کنید. برای بقاء تلاش کنید و ماهیگیری کنید و دوباره از نو یک کابین جدید بسازید؛ چرا که قطعاً تا آن موقع [ شکار یک صید یا حیوان] کابین قبلی شما در آتش سوخته است.”
مورگان پارک (Morgan Park): “بازی Hunt: Showdown یک بازی عالی است که به دلایل زیادی دست کم گرفته میشود، اما شاید بزرگترین جنایت علیه این الماس نایاب، تشخیص اشتباه در تعریف از بازی باشد که به دلایلی با زیباییهای وصف نشدنیاش زینت داده شده و عملا شما را نسبت به آنچه که باید درجریان باشد گمراه میسازد. سازندگان این بازی کسانی هستند که بازی Crysis را تولید کرده بودند، بنابراین من [از لحاظ جلوههای بصری و گرافیک] سورپرایز نشدم و توقع آن را داشتم. به همین خاطر است که میگویم توجه سازندگان در کمپانی Crytek به کوچکترین جزئیات اسلحههای قرن ۱۹ و نقشه بزرگ این بازی در نوع خودش بی سابقه است. این موضوع عمومی است که در بازیهای شوتر اول شخص به انبوهی از گلهای رز توجه نکنید، اما تکان خوردن اجزای آن گلها، درختان وسیع و حتی اجساد بزرگ هیولاها توجه شما را میطلبد تا متوجه شوید پای چه جزئیاتی نشستهاید.”
جودی مکگروگر (Jody Macgregor): “من اصلا متوجه نشدهام که در بازی Death Stranding چه مقدار از میانپرده استفاده شده بود، چراکه من کاملا در چهرههای طراحی شده این بازی غرق شده بودم. شما میتوانید در میانپردهها بازی را متوقف کرده و برای خود یک فنجان چای بریزید، اما اجزای مربوط به کاراکترها و انتقال قدرتمند احساسات، من را از این کار منصرف کرد. من از زمان تجربه بازی L.A. Noire ندیده بودم که بقیه کاراکترها و شخصیتهای دنیای بازیهای رایانهای بتوانند احساسات خود را از طریق صورت بیان کنند، اما این بازی چیزی فراتر از همه آن چیزی بود که من در این صنعت مشاهده کردم. Death Stranding چیزهای معمولی با طراحی فوقالعاده در خود دارد؛ مثل استخوانبندی دقیق و بی نقص شخصیت اصلی درست زمانی که سعی میکند از یک صخره سخت پایین بیاید یا با دشمنان وحشی مقابله کند. این بازی واقعاً یک شاهکار هنری بی تکرار است.”
علی جلیلی (Ali Jalili): به نظر من استودیوی ناتی داگ استاد ساخت یک اثر سینمایی در قالب یک بازی ویدئویی است. شما نمیتوانید زمانی که بازیای مثل Uncharted 4 یا حتی The Last of Us Part II را بازی میکنید، در دنیای پرجزئیات آن غرق نشوید. نهتنها تماشای محیطهای کوهستانی و جنگلی آنچارتد و شهرهای متروکه لست آف آس قطعاً شما را در جای خود میخکوب میکند، بلکه از نظر من بازیای را پیدا نمیکنید که بدون حرف زدن شخصیتهای اصلی، دنیایی از احساسات را به مخاطب القاء کند. به یاد بیاورید که جوئل در روز تولد الی در شاتل فضایی چگونه به او لبخند میزد، انگار که این آخرین لبخند پدری به دخترش است؛ یا چگونه نیتن دریک از دروغ برادرش جا خورده و حس تباهی را به همه ما منتقل کرد. این شاهکار ناتی داگ است و چه قبول کنیم و چه نه، با هر بازی از این کمپانی مرزهای گرافیکی چند پله صعود میکند.
نظر در خصوص هر بازی قطعا متفاوت است. اینها تماماً بخشی از نظرات اصحاب رسانه بودند که شاید برای خیلیها درک آن سخت باشد. مهمترین نکته در خصوص طراحی یک بازی، ارائه یک محصول با کیفیت بالا است که خوشبختانه در صنعت بازیهای رایانهای کمپانیهایی نظیر: ناتی داگ، راکستار، سانتامونیکا، کرایتک، کوانتیک دریم، رمدی و بسیاری دیگر وجود دارند که نیازهای این جامعه را برطرف سازند. تمامی این نظرات بخشی کوچکی از سلایق متفاوت و گسترده بازیکنان را نشان میدهد که برای خود پارامترهایی را طراحی کردهاند و با آن به قضاوت محصولات میپردازند. هدف این مقاله ارائه لیست بهترین بازیهای گرافیکی نبود، بلکه میخواستیم به این مهم دست بیابیم که وقتی حرف از گرافیک یک بازی زده میشود، چه شخصی با چه معیارهایی از این ویژگی ملموس بازیهای رایانهای سخن میگوید.
نظر شما در خصوص این موضوع چیست؟ آخرین بازیای که شما را از لحاظ گرافیکی هیجانزده کرده کدام محصول بوده و چه معیارهایی را برای انتخاب بازی موردنظر خود از لحاظ فنی درنظر گرفتهاید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.