دلیل نامه | چرا بازی GTA 6 متفاوتترین نسخه از مجموعه Grand Theft Auto خواهد بود؟
آیا برای بزرگترین بازی جهان بازی که در آینده منتشر میشود آماده هستید؟ این سوالی است که تا امروز ۱۰ سال طول کشید از بازیکنان پرسیده شود؛ چراکه تیم سازنده مستقر در استودیوی بازیسازی راکستار گیمز (Rockstar Games) باید در هر مرحله بازیکنان را با سنجشهای متفاوت امتحان میکردهاند که چه زمانی آنها دست از نسخه پنجم کشیده و واکنششان نسبت به گسترشدهندههای بخش آنلاین چیست تا بتوانند از آن شاکلههای در بازی بعدی این مجموعه استفاده کنند. با توجه به محتوای بازی GTA Online، به نظر میرسد که نسخه بعدی مجموعه Grand Theft Auto متفاوتترین «سرقت بزرگ اتوموبیلی» است که تجربه میکنید. برای مطالعه ادامه مقاله با وب سایت بازینامه همراه باشید.
پس از سالها شایعات مختلف پیرامون بازی Grand Theft Auto 6 ( هرچند که به صورت رسمی، نام نسخه ششم روی بازی بعدی مجموعه GTA گذاشته نشده و ما فعلاً آن را شماره ششم مینامیم)، بالاخره استودیوی بازیسازی راکستار گیمز (Rockstar Games) خبر تأیید ساخت نسخه بعدی سری بازی Grand Theft Auto را منتشر کرد. تا پیش از این موضوع، بسیاری از بازیکنان راجعبه بازیهای مختلفی از جمله Bully 2 یا بازسازی نسخه اول این بازی و حتی Max Payne 4 صحبت میکردهاند، اما با وجود اینکه شرکت راکستار از آن دسته از استودیوهایی نیست که به صورت همزمان روی تولید چندین پروژه تمرکز کند و دوست دارد یک محصول را با نهایت کیفیت تولید و منتشر کند، بنابراین با چشم پوشی از هر دستاورد گذشتهای تصمیم گرفت تا بعد از تقریباً ۱۰ سال به سمت نسخه جدید این مجموعه محبوب جهان باز برود.
خبر تأیید ساخت نسخه بعدی این مجموعه در ماه فوریه سال جاری منتشر شد و از آن زمان تاکنون، راکستار در سکوت خبری به کار خود جهت توسعه بازی بعدی مجموعه ادامه داد (البته اگر بخواهیم ویدیوهای لو رفته از این بازی را در نظر نگیریم، چراکه هیچ چیز از آن وجود نداشت که اطلاعات و دستاوردهای بزرگی را به ما ارائه کند). با این حال، در این مقاله میخواهیم راجعبه فرضیههای مختلف داستانی، شخصیتهای قابل بازی، محیط بازی GTA 6 و موارد دیگر صحبت کنیم که پیشتر در گزارشی توسط وب سایت بلومبرگ منتشر شده بودهاند.
در نظر داشته باشید که این مقاله با فرض وجود نداشتن و لو نرفتن ویدیوهای GTA 6 نگارش شده، پس اگر تصاویر افشاء شده را مشاهده کردهاید، سعی کنید که محتویات را از ذهن خودتان بیرون ریخته و با دیدگاه پیش از انتشار تصاویر نسبت به مطالعه این مقاله اقدام کنید. اولین شایعه اصلی در خصوص بازی Grand Theft Auto 6 پیرامون شخصیت قابل بازی بود که گزارشهای مختلف به ما نشان میداد که یک شخصیت قابل بازی «مونث» در دل بازی وجود دارد که اهل یکی از کشورهای آمریکای لاتین خواهد بود.
این موضوع برای اولین بار نیست که یک شخصیت مونث قابل بازی در سری بازیهای GTA روی داستان اصلی نقشآفرینی میکند، چراکه بازی Grand Theft Auto 3D اولین بازیای بود که یک شخصیت مونث در آن نقش قهرمان اصلی را برعهده داشت. دومین گزارش پیرامون محیط بازی بود که به شدّت تأکید میکرد تیم سازنده قصد دارد تا بازیکنان را به شهر میامی در ایالت فلوریدای آمریکا ببرد. از آنجایی که راکستار گیمز شهر و اتومبیلهای بازی خود را با الهامگیری از شهرهای و اتوموبیلهای واقعی میسازد، اما اسم اصلی آنها را تغییر میدهد، پس قطعاً میدانیم که شهر میامی جایی جز Vice City نیست که سازندگان بخواهند داستان نسخه بعدی را در آنجا روایت کنند.
با توجه به اینکه ابعاد نقشه بعدی این بازی باید بزرگتر از نسخه قبلی باشد، شاید بتوانیم این شایعه را هم در نظر بگیریم که سازندگان در صدد آن هستند تا بخش یا کلّیت نقشههای San Andreas و Liberty City را به نقشه بازسازی شده Vice City اضافه کنند تا بازیکنان با یک حجم گسترده و بزرگی از نقشه انتخابی روبهرو شوند. البته این موضوع فرضیهای بیش نیست، اما با توجه به بازی Red Dead Redemption 2 که بخشهایی از نقشه بازی Red Dead Redemption 1 به نقشه آن بازی الحاق شده بود، بعید به نظر میرسد که تیم سازنده چنین کاری را انجام ندهد.
در خصوص داستان بازی اما گزارشها بیشترین بیانات را داشتهاند. تقریباً رشته افشاءگریهای بزرگی در سال ۲۰۲۰ میلادی وجود داشت که به ما میگفت سازندگان داستان این بازی را طوری طراحی خواهند کرد که در دو بازه زمانی حال و گذشته باشد. به طور دقیقتر، منظور این گزارشها این بود که با بازیای طرف هستیم که نمونهاش را سالها پیش به واسطه انتشار بازی Godfather Part II تجربه کرده بودهایم. این طراحی، خطی است بین یک محیط مدرن، که فرض کنید Vice City است، و یک شهر تخیلی در آمریکای جنوبی مثل ریودوژانیرو در برزیل که داستان آن به اواسط دهه ۱۹۷۰ یا ۸۰ برمیگردد.
حالا فرض را اینگونه در نظر بگیرید که وقت گذرانی با شخصیتهای آن سال و تصمیمگیری که بازیکنان در طول مکانیزم داستانی و گیمپلی میگیرند، چه تأثیری میتواند روی شهر مدرن یا همان Vice City داشته باشد که اگر نظر من را بخواهید، یک ساختار روایی فوقالعاده هیجانانگیز تلقی میشود. با این حال، گزارش وب سایت بلومبرگ این چنین شایعات که بازی در دو برهه زمانی مختلف روایت میشود را نقض و تکذیب کرده و دلیل آن را هم کمتر کردن فشار کاری از سوی کارفرما روی کارمندان استودیوی بازیسازی راکستار گیمز بیان شده است.
اگر خاطرتان نیست، بگذارید برایتان یادآوری کنم که استودیوی راکستار گیمز، تاریخچه بسیار تاریکی در خصوص کرانچ (فشار کاری حداکثری روی تیم سازنده) دارد. در بازه زمانی منتهی به انتشار بازی Red Dead Redemption 2 گزارشهای موثقی منتشر شد که میگفت فشار کاری روی تیم سازنده آنقدر بالا است که همه اعضاء در هفته بیش از ۱۰۰ ساعت کار میکنند تا بازی بدون تأخیر به دست بازیکنان برسد.
شهادت آقای دن هاوسر (Dan Houser)، یکی از بنیانگذاران استودیوی بازیسازی راکستار گیمز، که در همان سالها از این شرکت جدا شده بود، به شدّت توسط تیم سازنده مستقر در استودیوی بازیسازی یاشده تکذیب شد. خیلی از کارمندان با مراجعه به صفحه شبکههای اجتماعی خود توضیح دادهاند که اصلاً با فشاری کاری یا موضوعی به اسم کرانچ روبهرو نشدهاند و اصلاً هم مجبور نبودهاند که چنین فشار کاری عظیمی را تحمل کنند.
هرچه که باشد، آن گزارش واقعی بود و اکنون سران شرکت راکستار گیمز در تلاش هستند تا فرهنگ کاری کارمندان خودشان را اصلاح کرده و باعث تکامل آن فرهنگ شوند. چنین گزارشی از میزان کار کارمندان، یکی از واقعیترین داستانهای جامعه امروزی است که در صنعت بازیهای ویدیویی فعال هستند. البته هر جامعهای آسیبپذیر است و راکستار گیمز هم بعد از آن گزارشه، آسیبهای مالی و غیرقابل جبرانی دریافت کرد که البته الان، اکثر بازیکنان دیگر چیزی از آن واقعه یادشان نمیآید.
برگردیم به اصل ماجرا؛ چیزی که امروزه برای ما مشخص شده، این است که ظاهراً بازی بعدی مجموعه Grand Theft Auto قرار نیست بازیکنان را به تمسخر بگیرد. انتشار مجدد بازی GTA 5 برای کنسولهای نسل نهمی، داد بازیکنان را درآورد و خیلی از آنها استودیوی سازنده را به خاطر این تصمیم، که به زبان عامیه ما آن را شیردوشی از کاربر مینامیم، سرزنش کردهاند (البته فقط استودیوی راکستار گیمز در این راه تنها نیست و ما از استودیوی مثل ناتی داگ، که برای سومین نسل پیاپی اقدام به انتشار بازی The Last of Us 1 کرد هم شاکی هستیم؛ اما آن بازی یک بازسازی واقعی بود و این بازی راکستار فقط چند ویژگی ظاهری داشت).
جدا از گزارشهایی که پیرامون شخصیت اصلی و مونث این بازی گرفتهایم و مقایسی که تیم سازنده برای طراحی نقشه در نظر دارند، به نظر میرسد که میتوانیم روی ایده داستانی «سفر در زمان» حساب باز کنیم. سازندگان میتوانند بر مبنای همان توضیحاتی که ارائه کردهایم، بازی خود را گسترش دهند؛ اما لازمه این کار در آنجایی قرار دارد که شما یک نیروی کاری خوشحال و سرزنده داشته باشید که بدون هیچ فشار کاری و با آزادی زمان مشغول توسعه پروژه شما باشد. اگر این اتفاق بیافتد و هیچ فشاری روی نیروهای کاری نباشد، قطعاً محصول نهایی که به تجربه آن خواهیم پرداخت ارزشمندتر خواهد بود.
البته اثر فشار روی تیم کاری در طولانی مدّت مشخص میشود که حداقلترین آن، تأخیرهای متعددی است که روی پروژه نهایی اعمال خواهد شد. شایعات مطرح شده بازه زمانی سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ را برای انتشار این بازی در نظر گرفتهاند که با توجه به سابقه کمپانی راکستار گیمز، به حداقل ۲ سال بین معرفی یک محصول تا انتشار آن فاصله وجود دارد. با فرض این موضوع که همین فردا تریلر معرفی بازی Grand Theft Auto 6 نمایش داده شود، سال ۲۰۲۴ ایدهآلترین زمان ممکن برای انتشار این بازی خواهد بود.
طبق ادامه گزارشهای وب سایت بلومبرگ، توسعه بازی GTA 6 حتی بعد از انتشار آن هم متوقف نخواهد شد و برخلاف نسخه پنجم که تمام تمرکز تیم سازنده روی توسعه بخش GTA Online بود، سازندگان قصد دارند تا با انتشار بهروزرسانیهای متعدد روی توسعه بخش داستانی محور هم کار کرده و شهر یا شهرهای موجود در بازی را پویاتر کنند. جدای از این مورد که بازیکنان با اینکار از محتوای بخش داستانی دست نمیکشند، حتی فشار کاری روی تیم سازنده هم کمتر میشود و آنها هم میتوانند به مرور زمان بازی خود را به صورت کامل توسعه دهد.
سود این کار برای بازیکنان در آنجایی قرار دارد که آنها به صورت مداوم میتوانند با مأموریتهای فرعی جدید، رویدادهای تصادفی تازه و محتوای دیگر هم سرگرم شوند و فعالیتهای جانبی جدیدی را در دنیای جهان باز Grand Theft Auto 6 تجربه کنند. به طور خلاصه، این موضوع تکرار یک استراتژیای است که طی ۱۰ سال گذشته روی Grand Theft Auto Online آزمایش شد اکنون بخش آفلاین هم در دستور کار تیم سازنده قرار میگیرد. به طور کلیتر میتوانیم اینطور بیان کنیم که نسخه بعدی بازی GTA یک محصول سرویس محور خواهد بود که به مرور زمان تکمیل میشود.
بگذارید برگردیم به داستان نسخه جدید تا ببینیم که شایعات پیرامون بخش روایی چگونه است؟ خب، همانطور که گفتیم، یکی از شخصیتهای قابل بازی مونث خواهد بود که از آمریکای لاتین است و دیگر شخصیت قابل بازی هم یک مرد از خود آمریکای شمالی است. طبق گزارشها، اسم شخصیت مونث بانی (Bonnie) و اسم شخصیت مذکر کلاید (Clyde) خواهد بود که در مورد ثروت و آیندهنگری در زندگی خود با یکدیگر همکاری میکنند. بازیکنانی که به سمت تجربه سری بازی GTA میروند، قطعاً کشتن افراد بیگناه یا دزدی از بانک یا سرقت اتوموبیلها را یکی از بهترین کارها میدانند و اصلاً هم توجهای به بخش داستانی ندارند؛ اما از آنجایی که کلاید و بانی یک زوج عاشق هستند، به نظر میرسد که استودیوی راکستار گیمز در حال توسعه یک محصول احساسی است.
هر اتفاقی در بطن داستان بازی میتواند رقم بخورد و از آنجایی که تیم نویسنده با داستان بازی Red Dead Redemption 2 توانست امتحان خودش را در احساسی کردن مردم خوب پس بدهد، پس شاید بهتر است به این موضوع هم توجه داشته باشیم که از طنزهای محاورهای کمتر استفاده شده و بیشتر احساسات بازیکنان درگیر انتخابات موجود در بازی شود.
بدیهی است که خیلی از بازیکنان از وجود داشتن یک شخصیت مونث قابل بازی کاملاً ناراحت هستند و ادعا دارند که یک «زن» نمیتواند قهرمان بازیهایی مثل GTA 6 باشد. خیلی از مخالفان هم بر این باورند که به خاطر رخنه عقیدههای تندروی «فمینیستی» در صنعت سرگرمی باعث شده تا سازندگان مجبور به استفاده از کاراکترهای مونث مرد ستیز شوند که برای نمونه به بازی The Last of Us Part 2، Uncharted Lost Legacy و سیار بازیها اشاره میکنند.
اگر شما هم از این دسته از بازیکنان هستید، بگذارید با جنبه دیگر به این موضوع نگاهی بیاندازیم. اکثر جوامع بازیکنان امروزی را مردها و پسرها تشکیل میدهند و بدیهی است که رویارویی با یک بازیکن مونث اغلب برای بازیکنان تازگی دارند. بسیاری از کسانی که به تماشای برنامههای یک استریمر مونث میپردازند، به این خاطر است که عملکردهای او را بررسی کرده یا در بعضی از موارد مورد تمسخر قرار دهند. جدا از مسئله عقیدههای تندروی «فمینیستی»، استودیوهای سازنده به این دلیل از شخصیتهای مونث به عنوان قهرمان اصلی در بازیهای خود استفاده میکنند که دایره مخاطبان صنعت بازیهای ویدیویی را با حضور بانوان و دخترها بیشتر کرده و باعث فروش بازیهای خود شوند.
خیلی از ما بازیکنان پسر یا آقا، عناوینی مثل GTA، The Last of Us، Red Dead، Max Payne، Watch Dogs، Assassin’s Creed و خیلی دیگر از مجموعههای بزرگ را به هر قیمتی تجربه میکنیم، چون اکثر ما از سابقه این بازیهای خبر داریم و داستان نسخههای جدید را پیگیری خواهیم کرد؛ اما اگر خودمان را جای یک بازیکن مونث بگذاریم که خیلی سال نیست به جمع مخاطبان حوزه سرگرمی اضافه شده، چه اتفاقی میافتد؟ آیا برای او مهم است که شخصیتی به اسم نیتین دریک چیست و در یک چهارگانه چه کاری کرده؟ شاید نه؛ بنابراین او به سراغ تجربه نسخهای از Uncharted میرود که در آن شخصیت مثلی کلوی فرازر به عنوان یک قهرمان زن موفق ایفای نقش میکند.
شاید هم به سراغ تجربه بازیهای مثل The Last of Us Part 2 یا مجموعههای Tomb Raider برود که شخصیت اصلی همه آنها یک زن یا دختر جوان است. به هر حال هدف هر سازنده فروش بیشتر محصولات خودش است و حتی اگر اینطور بگوییم که کمپانی راکستار گیمز با وجود فشار عقیدههای افراطی بعضی از «فمینیسمها» مجبور به خلق یک شخصیت مونث کرده، بنابراین کاری را انجام داده که نه سیخی بسوزد و نه کبابی از دهن بیوفتد (امیدوارم که منظورم را متوجه شده باشید).
در هر صورت این موضوعات بدان معنا نیست که وجود تغییرات عمده در بخش کارمندان، خروج نیروهای حرفهای مثل آقای دن هاوسر، لزلو جونز (Lazlow Jones)، که وظیفه نگارش داستانهای سری بازی Grand Theft Auto را در اختیار داشته، و البته افراد دیگر به همراه تغییراتی در تصویر کاری شرکت هیچ نگرانیای را در جهت توسعه بازی Grand Theft Auto برای ما در بر ندارد. این مجموعه یکی از مشهورترین فرانچایزهای تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی است که خیلی از بازیکنان فقط میخواهند نسخه بعدی را به هر قیمتی تجربه کنند و اصلاً هم موضوعی مثل «داستان» برای آنها اهمیتی ندارد.
قطع به یقیین، هر انتقادی که از خود استودیو سازنده یا از محصولات آن میشود، از صمیم قلب و با عشق خاصی از سوی منتقدان و بازیکنان ارائه شده و خواهد شد. بگذارید رک و پوستکنده بگویم که دیگر نباید این استودیو را زیر بار انتقاداتی چون «این استودیو به نظرات ما اهمیت نمیدهد» و موضوعات دیگر ببریم، چون اگر سران کمپانی اهمیتی به صحبتهای ما نمیدادهاند، پس تلاشی هم برای تغییر فرهنگ کاری برای کارمندان خود نمی کردهاند. حتی با وجود اخبار، شایعات و افشاگریهایی که پیرامون پروژههای این استودیو ( و هر استودیوی بزرگ دیگری) میشود، بیایید که ایمان خودمان را به آنها حفظ کنیم و بگذاریم که آنها کارشان را به درستی انجام دهند و وقتی که محصول نهایی آماده شد، آن وقت از دیدگاه خودمان به نقد آنها، کاری که کردهاند، وقتی و سرمایهای که گذاشتهاند و البته محصولی که ساختهاند، بپردازیم.
نکته: نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً بیانگر نظرات وب سایت بازینامه یا منبع به عنوان یک سازمان نیست و نباید به آن نسبت داده شود.
نظر شما در خصوص این مقاله چیست؟ آیا شما هم موافق هستید که نسخه بعدی سری بازی Grand Theft Auto که فعلاً با نام GTA 6 شناخته میشود، یکی از متفاوتترین بازیهایی خواهد بود که در این مجموعه تولید شده است؟ فکر میکنید در چه بازه زمانیای از این محصول رونمایی شده یا میتوانیم به تجربه آن بپردازیم؟ نظرات خود را پیرامون این موضوعات با ما به اشتراک گذاشته و سایر اخبار و مقالات مرتبط با حوزه بازیهای ویدیویی را از طریق صفحه اصلی پیگیری و مطالعه کنید.