دلیل نامه | ۱۰ موضوعی که گیمرها از بازی God of War Ragnarok ناراضی هستند
شاید به تازگی فرصت این موضوع را به دست آورده باشید که بخواهید بازی God of War Ragnarok را که البته آخرین ساخته استودیوی بازیسازی سانتا مونیکاست، تجربه کرده باشید. به هر حال داستان حماسی نورسی که تیم سازنده ساخته، خیلی دلنشین و در بعضی از موارد باورنکردنی است؛ اما چند مشکل جزئی وجود دارد که گیمرها با آن کنار نیامدهاند.
بازی God of War Ragnarok هم اکنون توسط استودیوی بازیسازی سانتا مونیکا برای کاربران کنسولهای پلیاستیشن ۴ و پلیاستیشن ۵ در دسترس قرار دارد که بازیبازها را به سمت ادامه ماجراجویی جدید کریتوس افسانهای و فرزندش آترئوس یا همان لوکی میکشاند. داستان با حضور شخصیتها، مکانها و مبارزات مهمتر، رنگ و بوی دیگری به خودش گرفته و در همان ساعتهای اولیه تجربه خودتان، حتماً تفاوت زیادی که بین این بازی با بازی God of War 2018 وجود داشت را قطعً متوجه شدهاید.
مجموعه «خدای جنگ» با وجود بازی God of War Ragnarok رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و حتی توانست تا محبوبیت جهانی خودش را چند پلهای بالا ببرد؛ اما به هر حال باز هم نمیتوانیم این موضوع را تأیید کنیم که با یک بازی بی نقصی روبهرو هستید که همه بخشهای آن لذّت بخش است. تاکنون بر اساس نظرسنجیهای متفاوت و تاپیکهای گوناگونی که مشاهده شده، بازیکنان از برخی از موارد موجود در بازی God of War Ragnarok شاکی و ناراحت هستند و به همین خاطر در این دلیل نامه، ۱۰ مورد از بدترین نکات این بازی را به شما معرفی خواهیم کرد.
نکته کاملاً مهم: برخی از مواردی که در ادامه ذکر میشوند، حاوی اسپویلهای داستانی حساس هستند. بنابراین اگر تاکنون به تجربه این بازی نپرداختهاید، اما حتماً تجربهاش خواهید کرد؛ پس از خواندن ادامه این مقاله جداً خودداری کنید.
شماره ۱ | الزامات چالش Muspelheim
چالش ماسپلهایم دوباره به مجموعه «خدای جنگ» برگشته است تا برخلاف بازی قبلی که باید به صورت مستقیم با ۹ والکیری به صورت مستقیم مبارزه میکردهاید، در این بازی رویارویی مستقیمی وجود ندارد. در عوض، بازیبازها میتوانند چالشهای مختلفی را با «سه شمشیر» مختلف انجام دهند که از کوبیدن دشمنان به دیوارههای مختلف گرفته تا از بین بردن دستهای از آنها در یک مدّت زمان محدود تقسیم میشود. با تکمیل هر چالش، شمشیر بعدی چالش جدیدی را پیش پای شما میگذارد تا بتوانید تواناییهای خودتان را محک بزنید.
اما جذابیت اصلی شش چالش تازه در بازی God of War Ragnarok ، هسته مرکزی آن است. برخی از چالشهای آن واقعاً سخت هستند که برای نمونه میتوانیم به چالشی اشاره کنیم که دور تا دورتان را گدازههای آتش فراگرفته و دشمنان بی پایان به همراه باس فایتهای مختلف به سمتتان هجوم میآورند و تنها کاری که باید بکنید این است که در مدّت زمان مشخص شده، فقط زنده بمانید. البته اینها در نوع خودشان سرگرمکننده هستند، ولی زمانیکه متوجه میشوید که در صورت مردن، باید دوباره چالش شمشیرهای قبلی را از اول طی کنید تا به چالش نهایی برسید، همه چیز بهم میریزد. این موضوع نه تنها خسته کننده است، بلکه یادآوری اینکه چالشهای قبلی چه مقدار وقت و انرژی از شما گرفتهاند هم اذیتتان خواهد کرد. این یک بحث گیچکننده شناخته شده و عملاً هم با بهروزرسانیهای مختلف حل نمیشود.
شماره ۲ | آخرین مبارزه
بعد از ۴ سال انتظار که توانستیم سرنوشت کریتوس افسانهای و آترئوس تقریباً دوست داشتنی را در بازی God of War Ragnarok ببینیم، بازیکنان بالاخره با شخصیت اودین به عنوان پروتاگونیست اصلی بازی مواجه میشود. بالاخره The Allfather، پادشاه هر ۹ قلمرو، باید با خدای جنگ در میدان رقابت به مبارزه بپردازد. با این حال، مرحله اول مبارزه، اودین به Bifrost و پرتابههای قدرت خودش تکیه میکند و کارهای زیادی انجام میدهد که فعلاً قصد اسپویل کردن این تکه از مبارزه را ندارم.
فاز دوم مبارزه با پیوستن فریا به کریتوس و آترئوس بهتر میشود و تماشای شکست هر سه اودین بسیار جالب است. در کل، با این حال، بازی اصلاً از صحنههای خشن استفاده نمیکند و سکانسهای ملایمی را تماشا میکنید. حتی خود شخصیت اودین به عنوان باس فایت نهایی، چالش خاصی برای اذیت شدن ندارد و شما در طول نبرد با او به راحتی میتوانید از پس حملاتش بر بیایید. برای کسی که لقب بزرگترین باس فایت تاریخ بازیهای ویدیویی را یدک میکشد، انتظار دیگهای در نبرد نهایی داشتیم که متأسفانه بازی God of War Ragnarok ما را در این زمینه ناامید کرد.
شماره ۳ | عدم تنوع در باس فایتها
جدا از اودین، در سراسر واقعه بزرگ و جهانی رگناروک، مبارزات واقعاً غمانگیزی وجود دارد که به همین راحتی نمیتوانید از پس آن بگذرید. چه برای اولین بار که با شخصیت ثور روبهرو میشوید، چه با نیدهاگ میجنگید یا با انواع و اقسام دشمنان روبهرو میشوید، همه چیز سرگرمکننده و تقریباً چالش برانگیز تلقی میشوند؛ اما متأسفانه از لحاظ مقایس بازی God of War Ragnarok در حد بازی God of War 2018 نیست.
به عنوان مثال اگر به خاطر داشته باشید، در بازی God of War 3 ما به صورت مداوم و در غالب مبارزات سینماتیک، با دشمنان کوچک و بزرگ مختلفی روبهرو میشدهایم که حرفهایی برای گفتن و تصاویری برای دیدن داشتند؛ ولی به هر حال با توجه به بزرگ بودن داستان اساطیر نورث، این موضوع خیلی بدی است که تیم سازنده فقط به اضافه کردن چند دشمن داستانی بسنده کند که البته هر کدام از آنها هم ایرادات خاص خودشان را دارند که در مورد قبلی به آن اشاره کردم.
شماره ۴ | مسائل مربوط به Pacing
با وجود تمام صحنههای اکشن لذّت بخشی که در بازی God of War Ragnarok مشاهده میکنید و قطعاً از آن هم لذّت میبرید، اما مشکلات مربوط به سرعت یا Pacing یکی از مسائلی هستند که نه تنها من مخاطب، بلکه سایر گیمرها را هم اذیت کرده است. یوتانهایم به طور خاص یکی از نمونههایی است که میتوانیم در این زمینه صحبت کنیم ( درست همانجایی که آترئوس برای اولین بار با آنگربودا ملاقات میکند).
این دیدارها و کشش داستانی و روایی آن به گونهای است که در خصوص ژن غولها بارها در این بازی بیان شده است و به نوع خاص خودش گسترش پیدا میکند. مسلماً، این موضوع فرصتی برای آشنایی با تواناییهای آترئوس و فرم Rage او را فراهم میکند و بنابراین وجودش در بازی حیاتی است. با این حال، اگر چیزهای بیشتری در بازی وجود داشت که میتوانستیم بعد از پایان خط اصلی داستانی در خصوص آن اکتشافاتی انجام دهیم، همه چیز بهتر میشد.
شماره ۵ | پایان عجلهای
بعد از اینکه در بازی God of War Ragnarok به عنوان آخرین باس فایت با اودین روبهرو میشوید و شکستش میدهید، واقعه رگناروک به وقوع میپیوندد. در این بین فکر میکنید که تازه یک باس فایت نهایی باقی مانده که باید با آن روبهرو شوید؛ اما در حقیقت اینطور نیست و شخصیت آنگربودا ظاهر میشود تا به همه افراد کمک کند تا از محیط واقعه رگناروک دور شوند.
در این زمان، قلمرو آسگارد ویران شده، ولی بسیاری از ساکنان موفق میشوند تا جان خودشان را نجات دهند. بعد از این موضوع است که شما در فاز نهایی بازی قرار میگیرد و در نهایت با یک پایانبندی عجلهای، صفحه تیم سازنده را مشاهده خواهید کرد. آترئوس تصمیم میگیرد تا با آنگربودا به جستجوی جوتنار بیشتری برود و کریتوس هم در نقش یک شخصیت تنها، تبدیل به پدر تمام قلمرو میشود.
کریتوس در نهایت تصمیم میگیرد که با فریا و میمیر در سراسر هر نه قلمرو قدم بزند تا همه شرایط بدی که ایجاد شدهاند را از بین ببرند و آرامش را به مردم و ساکنان بازگردانند. این موضوع بشخصه خیلی خوب است که ببینیم هرکدام از شخصیتهای دوستداشتنی ما در یک پایانبندی (تقریباً) خوب قرار گرفتهاند؛ اما واقعه رگناروک و مبارزه با اودین کبیر باید به این زودیها تمام شود؟ به خصوص اینکه واقعه رگناروک حتی بعد از پایان بازی اصلاً روی محتوای گیمپلی شما تأثیر نمیگذارد.
شماره ۶ | چه کسی شیپور را به صدا درآورد؟
به عنوان یک دنباله، بازی God of War Ragnarok هنوز موضوعات مهمی را مبهم باقی گذاشت و هنوز چند راز به صورت مخفی در بازی باقی مانده است که البته در زمره خانواده ایستراگ قرار نمیگیرد. بگذارید یک فلش بک به بازی God of War 2018 بزنیم؛ یادتان میآید در اواسط بازی، شخص نامعلومی شیپور مخصوص به مار بزرگ جهانی را به صدا درآورد؟
خب در آن بازی ما متوجه نشدیم که چه کسی این کار را کرد و امیدوار بودیم که با سپری شدن زمان و انتشار بازی God of War Ragnarok ، به این سوال مهم پاسخ داده شود. جواب اصلی اینجا است که آترئوس نمیتوانست تنها کسی باشد که شیپور را به صدا در میآورد، چراکه در آن بازه زمانی، این شخصیت در بستر بیماری گیر افتاده بود. قبل از انتشار نسخه آخر، خیلی از بازیکنان نظریههای مختلفی را مطرح کردهاند که آنگربودا تنها کسی بود که این شیپور را به صدا درآورد، چراکه او میتوانست به زبان غولها صحبت کند. با این حال، حتی در این بازی هم چنین تئوریی تأیید نشد و شاید یکی از بزرگترین پایانهای بازی که در صنعت بازیهای ویدیویی فکر و خیالش همیشه ما را مورد اذیت و آزار قرار میدهد، همین قضیه باشد.
شماره ۷ | فریا صلح میکند
هنگامی که فریا سرانجام نفرین خودش را در قلمرو واناهایم میشکند، به دوراهی مربوط به کریتوس میرسد. در نهایت، در حالی که نمیتواند خشم خودش را به خاطر مرگ پسرش (بالدور) کم کند، اما متوجه میشود که در این بین کریتوس کسی نیست که باید بمیرد. از این گذشته، این اودین بود که مسئولیت تمام رنجها را بر گردن فریا انداخت و بالاخره در این وسط باید تسویه حسابی صورت بگیرد.
البته کریتوس توسط فریا بخشیده نمیشود و ظاهراً هم این چیزی نیست که خدای جنگ ما بخواهد. در عوض، هر دو نفر آنها به یک درک متقابل از دشمن شخصی خودشان میرسند. با این حال، تا حدودی عجیب است که ببینیم آنها بدون هیچ اختلاف نظر یا لحظات تخلی در پایان بازی با یکدیگر همکاری میکنند. البته شاید این موضوع را میتوانیم حساسیت زیاد گیمرها بدانیم، ولی از نظر تئوری، شاید این قضیه به گونهای از عمد ساخته شده تا تکلیف نهایی را در نسخه بعدی ببینیم.
شماره ۸ | عدم استفاده از Mjolnir
وقتی که واقعه رگناروک تمام میشود، در حقیقت هر دو شخصیت ثور و اودین مردهاند و دیگر چالشی در بازی God of War Ragnarok به بزرگی آنها باقی نمیماند که بخواهید با آنها مقابله کنید. واقعاً اینطور فکر میکنید؟ خب باید بدانید که قدرت پدری به دختر ثور یعنی Mjolnir میرسد و او برای نگه داشتن میراث و افتخارات پدرش، مجبور میشود تا زمین را برای همیشه ترک کند.
در حالی که برای Mjolnir تا حدودی مناسب بود که قدرت را به ارث ببرد و به گونهای وارد نبرد نهایی با پدر جدید قلمروها یعنی کریتوس شود، اما قضایا به خودی خود متفاوتتر جلوه میکنند. به عنوان یک طرفدار یا گیمری که همیشه با مجموعه «خدای جنگ» در ارتباط بوده، میتوانید پس از پایان بازی بیشتری در خصوص این مباحث شایسته سالاری صحبت کنید، اما از آنجایی که کریتوس دیگر God of War نیست و اکنون سمت Allfather را عهدهدار شده است ( و خود اودین به خاطر قابلیتش بیشتر از حد میتوانست از این جایگاه استفاده کند)، بنابراین بعدی نیست که تقابل این دو شخصیت را در آینده ببینیم. به هر حال تکلیف وضعیت دختر ثور در بسته الحاقی آینده ( که ساختش کاملاً بعید است) یا نسخه بعدی مشخص خواهد شد.
شماره ۹ | راهنماهای بسیار زیاد
راهنمایی و گوشزد کردن نکات، یکی از راههای ارتباطی تیم سازنده با بازیبازانی است که اقدام به خرید محصولات آنها کردهاند؛ بنابراین اصلاً جای تعجبی وجود ندارد که شما هم با این راهنمایی تیم سازنده مستقر در استودیوی بازیسازی سانتا مونیکا مواجه شوید. البته وجود نکات و راهنماییها باید به موقع باشد و غالباً در اوایل هر بازی پیرامون آن صحبت خواهد شد و بعد از آن نیز بازیکنان با مراجعه به کاتالوگ راهنما یا پلتفرمی مثل یوتیوب، میتوانند راهنماییهای بیشتری به دست بیاورند.
در حالی که گوشزد کردن نکات برای آن دسته از بازیبازانی که در حل پازلها یا شکست دادن دشمنان گیر افتادهاند، کمی خوشحالکننده باشد؛ اما برای گیمرهای حرفهایتر که هیچ نیازی به اینگونه از راهنماییها ندارند، نشان دادن مداوم راهنما روی صفحه نمایش که به هیچ وجه نمیتوانید جلوی نمایش داده نشدنش را بگیرد، بسیار اذیت کننده خواهد بود.
شکایات پیرامون بازی God of War Ragnarok در این زمینه به حد بازی Horizon Forbidden West بالاست و از آنجایی که تیمهای سازنده دو استودیوی بازیسازی سانتا مونیکا و گوریلا گیمز طبیعتاً نمیتوانند یک خط فکری مشابه در زمینه راهنمایی و نکات بازیهای خود داشته باشند؛ پس به نظر میرسد که این موضوع یکی از سیاستهای مثلاً ارتباطی کمپانی سونی با مخاطبان شناخته میشود که برای بازیبازان کم تجربه بسیار مفید خواهد بود.
شماره ۱۰ | فریا به عنوان یک همراه ( از همان ابتدا)
هماطور که گفتیم، پس از پایان داستان رگناروک، آترئوس یا همان لوکی یا برای شناخت بهتر، فرزند کریتوس همراه با آنگربودا تصمیم میگیرد که به دنبال پیدا کردن بقیه جوتنار برود. او از کریتوس خداحافظی میکند و در نهایت فریا تصمیم میگیرد که به عنوان همراه در کنار کریتوس در تمام ۹ قلمروی موجود سفر کرده و همه خرابیهای بوجود آمده به خاطر مرگ اودین و ثور و حتی واقعه رگناروک را درست کند تا مردمان فراری به قلمروهای خودشان بازگردند.
اگرچه همراهی او در پایان بازی و برای گشت و گذار در محیط یک امر کاملاً منطقی است و برای حل برخی از پازلها هم به کمک او نیاز داریم، اما حضور او در نبردها به اندازه شخصیت آترئوس واقعاً احساس نمیشود. شاید میتوانیم این قضیه را به خاطر عادت بازیبازها به حضورش در نبردها پیوند بزنیم که جز جادو کردن دشمنان و تغییر شکل دادن به یک والکایری و همچنین کشتن نامحسوس دشمنان، کار دیگری نمیکند. شاید ما به دیدن آترئوس بیش از حد عادت کردهایم و الان هم نمیتوانیم با نبودنش کنار بیاییم، بنابراین به هر ترتیب دلمان برای این پسر تنگ میشود.
اگر با داستان اساطیریای که در این بازی روایت میشود، آشنا نیستید؛ پس بهتر است نیم نگاهی به داستان بازی God of War Ragnarok داشته باشید. داستان این قیمت سه سال پس از وقایع پایانی نسخه ۲۰۱۸ اتفاق میافتد که کریتوس در قلمرو Fimbulwinter گیر افتاده و با فرزندش آترئوس باید به بقاء خود کمک کنند. قلمرو Fimbulwinter به معنی مکانی برای سکونت نیست، بلکه بر اساس داستان اساطیر نورث، یک واقعه تاریخی شناخته میشود که در آن زمستانی سهمگین به مدّت سپری شدن سه تابستان کل کره زمین را در بر میگیرد.
شاید تاکنون از اسمهای دیگر این واقعه چیزی شنیده باشید؛ مثلاً رگناروک! بله، در داستان این بازی حتی با واقعه رگناروک روبهرو هستیم که در آن کریتوس و آترئوس باید از هر ۹ قلمرو موجود در میدگارد عبور و مرور کنند تا در نهایت بتوانند از وقوع زمستان تاریک رگناروک جلوگیری کنند. در آن سوی میدان نیز یک وظیفه نهایی دیگر هم بر عهده آنها سپرده شده تا بتوانند هویت تازه آترئوس یعنی لوکی را کشف کنند.
سفری که این پدر و فرزند دارند، در نهایت آنها را به شخصیت تیر (Tyr)، خدای جنگ نورث، میرساند که پیشتر گمان میشد او مرده است. روایت اصلی تا اینجای کار بر اساس آن است تا کریتوس و آترئوس خودشان را برای مقابله با ثور (Thor)، خدای رعد و برق، آماده کنند؛ چرا که او به زمین آمده تا انتقام خون بردارش بالدور که در نسخه قبل از بین رفته بود را بگیرد و همچنین خون ریخته شده فرزندانش یعنی مودی و مگنی هم بی جواب باقی نماند.
بازی God of War Ragnarok هم اکنون برای کاربران پلتفرمهای پلیاستیشن ۴ و پلیاستیشن ۵ در دسترس قرار دارد. به هر حال در آینده برای دریافت و مطالعه آخرین اخبار پیرامون این بازی و برنامههای بعدی استودیوی بازیسازی سانتا مونیکا، وب سایت بازینامه را حتماً دنبال کنید.
نظر شما در خصوص این مقاله چیست؟ آیا شما هم با هر کدام از این مشکلات گفته شده در متن مقاله، موافق هستید یا فکر میکنید بازی God of War Ragnarok یکی از بی نقصترین بازیهایی است که در صنعت بازیهای ویدیویی منتشر شده است؟ نظرات خود را پیرامون این موضوعات با ما به اشتراک گذاشته و سایر اخبار و مقالات مرتبط با حوزه بازیهای ویدیویی را از طریق صفحه اصلی پیگیری و مطالعه کنید.